پارت

پارت۹
با نگرانی رفت سمت جین ائه
دستپاچه شده بود و نمیدونست چیکار کنه پرسید
جونگکوک:حالت خوبه چت شده
جین ائه چیزی نمیگفت و فقط از درد ناله میکرد
هواسرد بود و باد های سردی می‌وزید جونگکوک کاپشنش و درآورد و باهاش جین ائه رو پوشوند و سریع بغلش کرد و به داخل ماشین برد
خیلی زود به بیمارستان رسیدن
و دکترا جین ائه رو به داخل اتاق بردن و جونگکوک پشت در اتاق وایستاده بود و نگران بود
با خودش میگفت اگه واقعا خواهر کوچولوم باشه چی اونموقع باید چطوری جواب مامان و بابام و بدم اگه واقعا خواهرکوچولوم باشه چطور باید بهش بگم
و کلی فکرای اینجوری میکرد
تو افکار خودش غرق شده بود و فکر میکرد
به خودش اومد دید زمان زیادی گذشته ولی دکتر هنوز بیرون نیومده
خیلی نگران بود و قلبش تند تند میزد
تا اینکه بالاخره دکتر بیرون اومد
جونگکوک:دکتر حالش چطوره چش شده
دکتر:حالشون اصلا خوب نیست مچ دستشون شکسته و ازاونجایی که توی عادت ماهانه بودن به رحمشون اسیب وارد شده و ممکنه تا حتی مدت زیادی هم خونریزی داشته باشن و درد شدیدی خواهد داشت و تا چندوقتی اصلا نباید راه برن و فقط باید استراحت کنن
جونگکوک:اینهمه مشکل خوب میشه دیگه
دکتر:بله با مراقبت خوب میشن الانم ارامبخش زدیم تا فردا بیدار نمیشن
جونگکوک:دکتر میشه یه ازمایش دی ان ای بگیرید
دکتر:باشه حتما ولی جوابش دیر میاد
جونگکوک:مشکلی نیست
................
دیدگاه ها (۱)

پارت۱۰دکتر ازمایش دی ان ای و انجام داد و گفتدکتر:یکشنبه هفته...

پارت۱۱جین ائه صبح خیلی زود بلند شد که با جونگکوکی که کنار تخ...

پارت۸جین ائه همه جارو میگشت و همش میخواست خبری بگیره ولی هیچ...

پارت۷حتی با اینکه ۲ماه گذشته بود ولی جونگکوک لحظه ای نبود که...

#مافیای_من #P4لینو:کار داشتم پس زودتر بیدار شدم ‍و رفتم دنبا...

پارت ۱۹ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط