چ علتی بود ک منو بسازی آدم

چِ عِلَتی بود کِ مَنو بِسازی آدَم
کِ بِشَم شاهِدِ لاشی بازیه آدَم و
هیچ کاری بَر نیاد اَزَم، بِگو چِ کارَم؟
چِ حِکمَتیه بیهوده بِسوزم بِسازم
دیدگاه ها (۱)

مَـن تـو ایـن جَـنـگ رُشـــد کَـردَم...جَـنـگـی کِ واسـه مَـ...

آنـ زَمانـ کِـ خَبرِ رَفتنِـ طُـتوو سَرَمـ زوزهـ کِشیدمَنـ ش...

دنیا شکستت صداشو فقط شنید قلبتاره بد جوری شکستت ولی هنوز مغر...

بیزارم از دوم شدنبه هردلیلی ترحم شدناز شبیه عرف مردم شدناز ب...

قلب یخیپارت ۱۲از زبان ا/ت:هم کنجکاو شده بودم هم ناراحت، نمید...

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط