ساده با هر زخم در من نقش بستی بیشتر
ساده با هر زخم در من نقش بستی بیشتر
آینه ها را نترسان از شکستی بیشتر
عرصه را چون پیچکی پیوسته بر من تنگ کن
سمت آغوشم ببر هر لحظه دستی بیشتر
حلقه کن دستان خود را بیشتر خو می کنم
با قفس هایی که دارد قفل و بستی بیشتر
عشق عمرش هر چه بالاتر به لطفش خوشترم
باده هر چه کهنه تر احساس مستی بیشتر
همنشینی بر کمالم داشت می افزود حیف
کاش می شد در کنارم می نشستی بیشتر
مثل حوض زیر پای چلستون هیچم ولی
من به چشم آوردمت از آنچه هستی بیشتر
#جواد_منفرد
آینه ها را نترسان از شکستی بیشتر
عرصه را چون پیچکی پیوسته بر من تنگ کن
سمت آغوشم ببر هر لحظه دستی بیشتر
حلقه کن دستان خود را بیشتر خو می کنم
با قفس هایی که دارد قفل و بستی بیشتر
عشق عمرش هر چه بالاتر به لطفش خوشترم
باده هر چه کهنه تر احساس مستی بیشتر
همنشینی بر کمالم داشت می افزود حیف
کاش می شد در کنارم می نشستی بیشتر
مثل حوض زیر پای چلستون هیچم ولی
من به چشم آوردمت از آنچه هستی بیشتر
#جواد_منفرد
- ۳۷۳
- ۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط