وومین کیوت من

وومین کیوت من &۱۶

(از زبون نویسنده)
تقریبا یک هفته از دعوای جونگ یون و وومین‌ میگذره و نزدیک فارغ‌التحصیلی عه چاوومین و نائه الان رسماً نامزد کردن ( بخاطر وضعیت خانوادگی باید زودتر نامزد میکردن) امروز بلاخره روز فستیوال مدرسه اس و همه ی زوج ها اون روز رو باهم توی مدرسه میگذرونن وومین رو بالا پشت بوم کنار بک سوهو نشسته بود
سوهو: اون چیه تو دستت؟
وومین : حلقه امروز می‌خوام بدمش به نائه
سوهو: یکم زود نیست واس دادن حلقه؟
وومین : کی می‌دونه شاید همین امروز یه اتفاقی افتاد که دیگه نتونستم بدم بهش
سوهو و وومین‌ رفتن توی سالن جشنواره تقریبا ساعت ۶ بعداز ظهر بود و یک ساعت دیگه هوا تاریک میشد چاوومین رفت نشست کنار نائه روی یکی از صندلی های ردیف جلو و مدیر اومد و سخنرانی کرد و بعد یک ساعت همه شروع کردن به خوشگذرونی برای خودشون و نائه و وومین و سوهو و میونگ هم کنار هم بودن
نائه: میونگ سوهو بیایید باهم بریم بگردیم
سوهو یه چشمک به وومین زد و گفت: به نظرم تو و وومین باهم برین خوش بگذرونین من و میونگ هم باهم میریم
بعد دست میونگ و گرفت و رفتن
وومین و نائه که تنها شده بودن و نمی‌دونستن چیکار کنن ‌فضای رمانتیکی بینشون بود یهو جون یونگ جان اومدن و همه چیز و خراب کردن
جون یونگ: نائه شنیدم بالا پشت بوم الان خیلی خلوته و اگه بری اونجا راحت میتونی آتیش بازی رو ببینی نظرت چیه؟
نائه یه نگاه به وومین کرد و بعد گفت: من و وومین‌ می‌خوایم بریم باهامون بیا جون یونگ
و سه نفری رفتن بالا پشت بوم و نشستن روی صندلی وومین سمت راست نائه و جون یونگ هم سمت چپ نائه
دیدگاه ها (۰)

وومین کیوت من &۱۷(از زبون نویسنده)وومین آروم‌حلقه رو از تو ج...

ترسناک کی بودی توو‌ووو

هوانگ این یوپ؟ هان سوجون✔️

کاش یکی بود اینجوری برای ما از صخره میپرید

«زندگی تباه من»(فصل دوم)&۸(ویو نائه)(آهی کشیدم و از روی تخت ...

《مدرسه رویایی》

سناریو؛دو پارتی باجیویو نویسنده؛ ات دو ساله که با باجی تو را...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط