پارت

پارت۳۲

بعد از اینکه پریسا آماده شد حرکت کردیم اول باید جریان انرژی این بعد رو قطع می کردم. نمی دونستم چیکار باید کرد اولین باری بود که به یه همچین چیزی بر خورد کرده بودم. همینطور که راه می رفتیم نگاهی به داخل کتاب قدیمی انداختم شاید چیزی درموردش داشته باشه.
بعد از ده دقیقه گشتن و ورق زدن کتاب به مطلبی بر خورد کردم. 
جادوی احیای اجساد:
یکی از بزرگ ترین جادو هایی است که با آن می توان جسد های متلاشی شده را ترمیم و بازسازی کرد. این جادو بسیار قوی بوده و به مدت زمان بسیار طولانی جهت کامل شدن نیاز دارد. این جادو ماهیتی بسیار تاریک دارد و تنها زمانی کارساز است که هشت منبع انرژی تاریک همزمان به مدت یک سال تمام به طور پیوسته و هماهنگ در یک طول موج انرژی به جسد مورد نظر متصل شود. در صورتی که این انرژی ها به صورت کامل در مدت یک سال به جسد برسد جسد به صورت کامل ترمیم می گردد . 
تفاوت اساسی این جادو با زنده کردن مردگان در آن است که تنها جسم ترمیم می شود ولی زندگی به جسدد بر نخواهد گشت. چرا که روح پس از خارج شدن از بدن دیگر قابل بازگشت دوباره نیست. مگر آنکه وابستگی شدیدی بین روح و دنیا وجود داشته باشد. ارواحی که در دنیا سرگردانند با کمک جادویی مکمل می توانند به جسم رسوخ کرده و مجددا زندگی به جسم بخشیده می شود.
هه این کتاب مال کیه که چنین اطلاعاتی داره؟ تو عمرم چنین چیزایی رو ندیده و نشنیده بودم. حداقلش خوبه که یک سال تمام طول می کشه تا جسد ترمیم بشه بدترین جاش اینجاست که ملفیسنت تو همین دنیاست و سرگردونه البته اگه بشه بهش گفت سرگردون اون حتی می تونه اجسام رو لمس کنه پس به محض ترمیم جسمش با یک جادوی مکمل می تونه احیا بشه. لعنت به این شانس. از اونجایی که هفت منبع انرژی در حال تزریق انرژی به جسد هستند پس نتیجه میگیریم که کمی بیشتر از یک سال وقت داریم. باید یه راهی برای نابودیش پیدا کنم. باید منبع انرژی رو قطع کنم.
پریسا: اون کتاب چیه داری می خونی پاتریک؟
- چیزی نیست یه کتاب قدیمیه دارم می بینم اطلاعاتی در مورد جادوی احیای مردگان داره یا نه.
- خب به نتیجه ای هم رسیدی؟
- آره این جادو در صورتی که یک سال مداوم به جسد انرژی تزریق بشه ترمیم میشه و در صورتیکه روح اون جسد سرگردون باشه توی دنیا با یک جادوی مکمل می تونه به زندگی برگرده و احیا بشه.
- اوووف حداقل خوبه یک سال وقت داریم مگه نه؟
- آره. باید یه فکری به حال این مشکل کرد. پریسا دومین مرحله از آموزش تو نحوه ی ساخت ابزار های جادویی بود درسته؟
- آره اما هنوز مراحل مقدماتی این مرحله رو تموم نکردم فکر نکنم به موقع تمومش کنم.
- درسته نمی تونی به موقع این آموزش رو تموم کنی. 
نگاهی به چهره ی زیبای پریسا انداختم غم و ناراحتی رو می شد تو چشماش خوند. یعنی اونقدر آماده شده بود که بتونه تو این مسیر کمکم کنه؟ نه می ترسم بزرگترین اشتباه عمرم رو کرده باشم که با خودم آوردمش. 
- پریسا؟
- جانم؟ 
- بیا اینجا جلوی من بایست و پشتت رو به من بکن.
- می خوای چیکار کنی؟
- میخوام سطح ظرفیت انرژی ویگورت رو چک کنم.
پریسا آروم در مقابلم ایستاد و روی پاشنه ی پا چرخید و پشتش رو به من کرد. باید سطح انرژی رو اندازه می گرفتم اگه به حد استاندارد رسیده باشه مجبورم دانش ساخت ابزار روبه صورت ذهنی بهش منتقل کنم. اینجوری میتونیم حداقل به اندازه ی یک سال تو آموزش پریسا وقت بخریم. آروم شونه هاشو با نوک انگشتم لمس کردم انرژی ویگور در صورتی که ظرفیتش افزایش پیدا کنه اولین اثراتش روی ستون فقرات مشخص میشه استخوان ها آرایش خاصی می گیرند و قدرت بدنی فرد زیاد میشه. در واقع با لمس ستون فقرات یک نفر می شه فهمید که ظرفیت انرژیش چقدره.
آروم از گردن تا کمر ستون فقرات پریسا رو لمس کردم تک تک مهره ها آرایش خاصی گرفته بودند جوری آرایش گرفته بودند که حس می کردم این دختر می تونه با سرعت خیلی زیادی بدون خستگی بدوه. تا به حال چنین آرایشی رو ندیده بودم. کف دستم رو در ناحیه ی پشت به مهره ها چسبوندم برای درک آرایش مهره ها باید مقداری ازانرژی درونیش رو جذب می کردم. درست بود پریسا به حداقل ظرفیت برای انجام چنین جادویی رسیده بود. اون دختر قوی ای بود شک ندارم که این دختر نقش بزرگی رو در جنگ آینده ایفا می کنه.
- پریسا بلند شو
آروم از روی زمین بلند شد به علت جذب مقداری از انرژی پاهاش سست شده بود و مجبور شده بود روی زمین بشینه.
- خب چطور بود؟
- خوب بود خوب تونستی تو این مدت کم ظرفیتت رو افزایش بدی. حالا خوب به چیزیکه میگم گوش کن. برای اینکه مهارت ساخت و شناسایی ابزار های جادویی رو یاد بگیری دو راه وجود داره یکی اینه که به مدت یک سال هرروز تمرین کنی. که خوب میدونی ما چنین وقتی نداریم هر لحظه ممکنه شیپور جنگ به صدا در بیاد.
- آره نمیشه حالابی خیال این مهارت بشیم؟
- ن
دیدگاه ها (۱)

پارت۳۳- پاتریک : چه خبری؟- قلعه سقوط کرده پاتریک تموم جادو گ...

پارت۳۴- یعنی من باید تک تک این مهارت ها رو یاد بگیرم؟ چند سا...

پارت۳۱پریسا" نمی خوام تاریخ دوباره برام تکرار بشه" " نجاتت د...

پارت ۳۰ پاتریکبا صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم. یعنی صدای ...

♡𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 : part⁴" ...

اینم اوسی جوجوتسوی ما 🤓☝️میدونم خیلی شبیه سبک جوجوتسو نشده و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط