کنارت

-کنارت
=مامان اون بابام نیست منو کلی عذاب داده کی با بچش اینکارو میکنه؟
+م..من نمی‌دونستم
=مثل سگ دروغ میگینننن (داد)آییی قلبم
+د..دکتر (داد و بغض)
¥بله؟وای...مگه نگفتم نباید به بیمار فشار بیاد؟برید بیرون
ویو تهیونگ
دختره ۱۳ سالمو به این مرض رسوندم که با یکم ناراحتی نیاز به بیمارستان پیدا کرده...اگه میدونستم دختر خودمه...بیست و چهار ساعت زندگیم و در اختیارش میزاشتم....ولی مطمئنم برنامه غذایی رو حذف نمیکنم نمیخوام مریض بشه
+دکتر کی میتونم کلارا رو ببرم؟
¥میتونید ببریدش ولی فلج موقت شدن
-ت...تهیونگ
+بله؟؟
-میزاری ببرمش؟؟
+نه...
-اینهمه عذابش دادی کافیش نبود؟اون بچه دیگه بچه سابق نمیشه
+نه (عربده)
-(بغض)
رفتم تو اتاق cven تا کلارا رو ببرم دیدم رو تخت نشسته
+عزیزم بیا بریم
=کجا؟انبار؟
+ن..نه...بیا بریم عمارت
ویو کلارا
اون بابام نیست...اگرم باشه من قبولش ندارم..میدونستم بحث باهاش فایده ندارد
=باشه... ولی میشه از مامان بابام خدافظی کنم؟
+مامانت و بابات رفتن...دیگه تو توسط من دزدیده نشدی....تو از الان قانونی مال...چیزع یعنی دخترمی خانوادت حضانت کاملت و دادن به من
=چ..چی( بغض)
وقتی این حرفاش و شنیدم که گفت برای همیشه مال اون شدم...قلبم شکست...یعنی خانوادم ولم کردن؟هینی کشیدم
دیدگاه ها (۲)

ویو کلاراهینی کشیدم منو بغل کرد و برد تو ماشین فک کنم فلج شد...

+ببین کلارا تو به گل ها حساسیت داری یادت نرفته که الآنم از چ...

پسر قشنگم تولدت مبارک امیدوارم ۱۰۰۰ سال عمر کنییییی عاشقتم❤️...

برای پارت بعد فالو شه https://wisgoon.com/wiwish۱۵۰ تایی بشه...

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط