گفتیم نمیگذره گذشت

گفتیم نمی‌گذره! گذشت
گفتیم مگه می‌شه؟ شد
گفتیم محال ممکنه! ممکن بود
گفتیم باورم نمی‌شه! باورمون شد
گفتیم نمی‌گذرم! گذشتیم
گفتیم نمی‌بخشم! بخشیدیم
گفتیم حرف می‌زنم! سکوت کردیم
گفتیم از پسش برنمیایم! اومدیم
گفتیم دیگه طاقت نمیارم! طاقت آوردیم
گفتیم تنهایی‌ مگه می‌شه؟ تنهایی شد
هرچی گفتیم و فکر کردیم طور دیگه‌ای شد!
باور پشت باور یا قوی تر شد
یا نابود شد و از بین رفت!
این شدن و نشدن‌ها شد
تا بشینیم گوشه‌ی زندگی
پا رو پا بندازیم
بزنیم رو شونه‌ی خودمون
افتخار کنیم که میونِ این شدن ها و نشدن ها
تبدیل به آدم بهتری شدیم
برای این‌ دنیا!

__________💗
دیدگاه ها (۰)

به ساز زندڪَــے سوزے به سوز زندڪَــے سازے...چه بےدردانه مےسو...

در میان اشک‌ها پرسیدمش؛خوش‌ترین لبخند چیست شعله‌ای در چشم تا...

اوقات خوش آن بود که با دوست به سر شد/باقی همه بی‌حاصلی و بی‌...

ای كاش..می توانستم بگويمكه با من چه می كنی...تو جانی در جانم...

شاگرد انتقالی پارت ۶۳

اومدن تهمت زدن و گفتند تمامی این مشکلات هازیر سر شما هاست گف...

ایشون خود شخص آقای Vigiato و بقولی دست های پشت پردش هستن !!!...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط