آنچنان زیبا تومیخندی که جادو میشوم

....
‌آنچنان زیبا تومیخندی که جادو میشوم
مثل یک کودک دمادم پر هیاهو میشوم

تا به گل ها میرسی آنها خجالت میکشند
غنچه ها گل می دهد منهم غزلگو میشوم

پیش من باشی به دستان تو عادت میکنم
گر تو از پیشم روی بسیار ترسو می شوم

هر کجا باشی تو آنجا را بهشتم می کنی
تو نباشی پیش من هر لحظه اخمو میشوم

تا قیامت پیش من باش و مرا ترکم نکن
در کنارم تو بمانی خوب و خوشرو می شوم

....
دیدگاه ها (۴)

......منتظر هستم بیایی تا که دیدارم کنیبوسه ای از دل زنی بر ...

.....بغلم کردن و هی ناز کشیدن...ممنوع!دست دور کمرم حلقه...اک...

.....مستم از جام لبت انگور می خواهی چه کار تو خودت نوری عزیز...

.......با من که به چشم تو گرفتارم و محتاجحرفی بزن ای «قلب» م...

اینقدر زیبا نخند آیینه جادو می شودساده ی بی شیله پیله پر هیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط