می دانم

می دانم 
کوله ام سنگین و دلم غمگین است
 
اما تو دلواپس نباش! بهار بانو 
نیامدم که بمانم 
تنها به اندازه‌ی نمباره‌ای کنارم باش 

تمام جاده های جهان را 
به جستجوی نگاه تو آمده‌ام 
پیاده
 
باور نمی کنی؟
پس این تو و این پینه‌های پای پیاده‌ی من 

حالا بگو 
در این تراکم تنهایی
مهمان بی چراغ نمی‌خواهی؟
دیدگاه ها (۷۷)

"زندگی" خواهم کرد...نه در این وادی مفروش به خاکستِر آهنه در ...

سلام دوستان باخبرشدیم که داداش محمد پدرعزیزشون رو ازدست دادن...

لیلا جان باقلبی پرمهر تولدت رو تبریک میگم ازخدابهترین هارو ه...

تنم تابوت غمگینی که جانم رانمی فهمددل تنگم حصار استخوانم را ...

هزارمین قول انگشتی را یه یاد اور پارت اول

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط