نه قهرمان

نه قهرمان
پارت ۹

الا : آروم باش دختر اونا از اینجا رفتند بیرون
میا : خو.خوبه کمکم کن برم پایین
الا : باشه
ادمین : الا کمک می‌کنه میا از جاش بلند بشه و میبرتش پایین که بچه ها اونجا نشسته بودند و با دیدن میا خوشحال شدند
جین : دختر حالت خوبه ؟
میا : آره خوبم
میا می‌نشینه روی مبل که پسرا و مایک اونجا نشسته بودند که میا میگه :
مایک ممنونم ازت
مایک :خواهش کاری نکردم که
میا : همین که به دادم رسیدی خوبه
مایک : راستی چرا یهو .....
شوگا میزنه به بازوش و در گوشش میگه : میا الان حالش خوب نیست بعداً برات تعریف میکنم
مایک : باشه ( آروم )
جین : خب بچه ها شام چی بخوریم ؟
مایک : من دیگه رفع زحمت کنم
جیمین: زحمت چیه مزا.. چیزه مراحم هستید شام در خدمت ما باش ( نمی‌دونم چرا مثل ایرانی نوشتم 🤣)
مایک : نه من دیگه میرم شما خودتون شام بخورید
جین :به جون خودم اگه بزارم بری بیا شام پیش هم باشیم دیگه
الا : آره لطفاً باش
مایک : خیلی خوب باشه حالا شام چی میخورید ؟
جین : همینو من دو دقیقه پیش گفتم
مایک : عه راست میگی حالا چی بخوریم 🤣
جین : ( چشم غره)
نامجون : بس کن دیگه
کوک: نظرتون چیه پیتزا بخوریم ؟
میا : راست میگه من میخواهم
تهیونگ : منم پایه ام
بچه ها :ما هم
جین :اوکی پس لتس گو