غیر مشتی غنچهی پرپر چه باقی مانده است

غیر مُشتی غنچه‌ی پرپر چه باقی مانده است
از بهار، ای باغبان! دیگر چه باقی مانده است

عشق را در من دمیدی کاش می‌دیدی ز من
بعد از آن طوفان ویرانگر چه باقی مانده است!

تا «چهل» پیمانه نوشیدم ولی معلوم نیست
از شراب عمر در ساغر چه باقی مانده است

زنده‌ایم اما از این رنجی که نامش زندگی‌ست
غیر تکراری ملال‌آور چه باقی مانده است

عشق بعد از مرگ هم بی‌اعتنا از من گذشت
رد پایش بر مزارم گرچه باقی مانده است

#فاضل_نظری
#اکنون
#تکامل_و_تنهایی

#لاکچری #عکس_نوشته #هنرعکاسی #زیبا #جذاب#شعر#شاعری#دلتنگی#قفس#رهایی#شاعر
دیدگاه ها (۲)

#همه_ی_من

#همه_ی_من

سلامم... تولد یه رفیق و خواهر قدیمی هست، همیشه حالت باهاش خو...

ای از طلوع صبح ؛ دلت بیکرانه تر !از هر غزل ؛ عزیزتر و عاشقان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط