عمر گذشت وز رخش سیر نشد نظارهام

عمر گذشت ، وز رُخَش سیر نشد نظاره‌ام
حسرت او نمی‌رود از دل پاره پاره‌ام ...

#فروغی_بسطامی


#جذاب #خاص #عاشقانه
دیدگاه ها (۳)

برای همدل خود لازم نیست همه چیز را بگویی تا او اندکی از تو ر...

‏کلوخه‌ی غم راباید به آب دهان خیس کردو به زبان هی چرخاند وچر...

بی تو آوارم و بر خویش فروریخته ام ...! #حسین_منزوی...

#جذاب

.ما براے باتو بودن، عمر خودرا باختیمبد نبود اے دوست، ...

#عاشقانه_های_من#شعر #شعر_های_زیبا#زیبا #عاشقانه #غمگین #دلتن...

مانده حسرت بر دلم، در زیر باران، باز همدست تو در دست من، در ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط