گاهی برای دلتنگیم

گاهی برای دلتنگیم.
دلم تنگ میشود.
وآنگاه می نشینم کنار باغچه خاطراتم.
وورق می زنم دفتر خاطرات ذهنم را..
. ودر لابلای کوچه ها غبار گرفته دور گذشته..
کور سو چراغ مرا بسوی خویش میکشاند.
میروم تا میرسم به واژگان نام تو.
که هنوزچون ستاره ای در دل تاریکی میدرخشد.
ومن در کلبه عاشقی هنوز بیدارم
بامید آمدنت......
دیدگاه ها (۲)

این شبها ..... پیراهن خیال مرا مکش از پشت ... که برمیگردم ....

به تو سوگندوبه نذر گل سرخوبه پروانهکه در عشق فنا می گرددزندگ...

قایق از تور تهی و دل از آرزوی مروارید همچنان خواهم راند نه ب...

سوختم از دوری ات با بی قراری ساختمبی تو عمری با غم چشم انتظا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط