کنارش روی نیمکت میشینم

-کنارش روی نیمکت میشینم
سرشو برمیگردونه و نگام میکنه
غرق میشم تو سیاهیِ چشماش
لبخند میزنه و میگه:سلام
همیشه لبخند که میزنه میخکوب میشم به لبای خوش فرمش؛
لب باز میکنه:چیه روانی؟ باز اونجوری نگام کردی که شک کردم به خودم.
دستی به موهاش که از زیرش شالش زده بیرون میکشه میگه:خوبم؟
به لبخند اکتفا میکنم و نگاهمو ازش میگیرم
با ناز میگه:چیــــشده باز؟

بدون اینکه نگاهش کنم میگم:کی میرسه یعنی؟
باخنده میگه:چی؟
خیره میشم به چشماشو میگم:مال‌من‌شی!
نگاهش رنگ تعجب میگیره و میگه:نیستم مگه؟

سرمو برمیگردونمو میگم:
توبغلِ‌من‌نه!
تو‌خونه‌ی‌ِمن‌نه!
خانومِ‌من‌نه!

وقتی نگاهش میکنم اون لبخند عمیق و چین گوشه چشماش وادارم میکنه برای بار هزارم
توذهنم بگم: #لعنتیِ‌خواستنی!
میشنوم‌‌که‌میگه:میرسه:)
⁰².⁵²
¹⁴⁰⁰/⁷/³

#اصکی_ممنوع
دیدگاه ها (۴)

من‌به‌صندلیِ‌بغل‌راننده‌نمیگمصندلی شاگرد›اون‌صندلی‌ِعشقه!صند...

قرارمون‌باشه‌یه‌عصرِبارون‌خورده‌ی‌ِپاییزی،یه‌پیاده‌روی‌خلوت....

بودنت‌آرومم‌میکنه...دیدنت‌حالموخوب‌میکنه...خنده‌هات‌قشنگترین...

انقد دوست‌دارم کہ، بیخیال دلی کہ شکوندی(:⁰¹.⁰¹⁰⁰/⁶/²⁵

سلام سلام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط