انسانیت

#انسانیت

در سرم بود که انسان شوم اما نشدم
فارغ از هر دد و حیوان شوم اما نشدم

حاصلی نیست بجز حسرت ایام مرا
خواستم در پی جبران شوم اما نشدم

این تن خسته و رنجور و پر از دردم را
تا که یک چند به درمان شوم اما نشدم

گفته بودند شراب است دوا بر همه درد
می زدم تا که چو مستان شوم اما نشدم

شیخ وصفی چو ز حوران بهشتی بنمود
توبه کردم که مسلمان شوم اما نشدم

حیفم از عمری که پی هندسه و جبر بشد
خواستم تا که پشیمان شوم اما نشدم

اهل محفل شدم و چند پی شعر و ادب
تا مگر صاحب دیوان شوم اما نشدم

در پی خود بشد عرفان و ز ادم به گذشت
خواستم تا دمی انسان شوم اما نشدم
#سعیدعرفانی
11نوامبر2019
دیدگاه ها (۱)

#از_روزی_که_جهان_سومی_شدم انگار سرنوشت ما بدجور به جهان سوم ...

اصلا پاییز است و حال و هوای عاشقی آدم دوست داره هر روز یک شع...

#نرگس_مستدوش در سر نرگس مستت مرا یاد آمدی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط