شروع دوباره پارت فیکبیتیاس

شروع دوباره پارت ۲۲ #فیک_بی_تی_اس


ا.ت رفت و لباسی که خودش طراحی کرده بود رو پوشیدی و از اونجایی هم که آرایشش کاملا مناسب بود و به لباسش میومد آرایش نکرد موهاشو همونطور که باز بود گذاشت بمونه
و رفت پیش بقیه

کوک ویو

ا.ت اومد بیرون ... واقعا خیلی خوشگل شده بود ... رفت و وایساد جلوی دوربین و عکاس هم شروع کرد عکس گرفتن ... ژست هایی که می‌گرفت ، حرفه ای بودنش ، اینکه چطور کارشو بلده واقعا خیلی تاثیر گذار بود

عکاس: عالیهه ... تو واقعا کارتو بلدی ... خوبه ... اون صندلی رو از اونجا بیارین یکمم روی اون بشین و ژست بگیر

+: توی طبیعت اومدیم نیازی به صندلی نیس ... بیا بریم یکمم اونور کنار اون رودخونه بگیریم
عکاس: هرطور میلته

همگی رفتن کنار رودخونه ... کوک هم که محو زیبایی های ا.ت شده بود یولی عصبانی بود و همش با حرص به ا.ت نگاه میکرد

عکاس: اوکی یکم استراحت کنین

لوکا رفت و سریع واسه ا.ت یه صندلی آورد و آبش رو دست داد دا کمی ازش بخوره

+: ممنون
*: خواهش میکنم

بعد از اینکه استراحت کردن دوباره شروع کردن به عکس گرفتن که بلاخره تموم شد

+: همگی خسته نباشید

ا.ت رفت لباسش رو عوض کرد و اومد

+: لوکا تو ماشین نداری؟
*: نه با سوهی میرم(یکی از کارکنا)
+: نمیخواد بیا خودم میرسونمت
*: میرم خودم
+: بیا بابا ناز نکن
*: خیله خب ممنون

×: بین این دوتا حتما یه چیزی هست (پوزخند)
_: چی میگی تو چه ربطی داره (عصبی)
×: یواش بابا

ا.ت با لوکا اول رفتن دنبال آری تا از مهدکودک بیارنش


من اومدممم با پارت جدیددد😁
بتونم بازم میزارم ، نتونمم باید صبر کنین تا بعد امتنحانا
دیدگاه ها (۵۵)

شروع دوباره پارت ۲۳ #فیک_بی_تی_اس ا.ت و لوکا باهم رفتن دنبال...

شروع دوباره پارت ۲۴ #فیک_بی_تی_اس که کوک رو دید+: کوک؟_: سلا...

شروع دوباره پارت ۲۱ #فیک_بی_تی_اس کوک ویو اون مدل لباسی که ا...

شروع دوباره پارت ۲۰ #فیک_بی_تی_اس +: لوکا ... چه خبر؟! کارا ...

ادامه تک پارتی سرو تصمیم گرفتم گشادی رو کنار بذارم و بیام اد...

love Between the Tides¹⁹(باید اعتماد میکردم یا نه) بعد از چن...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط