آغوش سایه
آغوش سایه
پارت پانزدهم💙🖤❤️
مفلیس:میخواستم بگم شاید دیگر همو نبینیم چون من و پسرم می خوایم بریم لندن و شاید دیگه نیایم بای
شدو:خدا را شکر
مفلیس:اوه راستی شدو پول نمی خوای
شدو:برو بزار نفس راحت بکشیم
مفلیس:چشم
سونیک:بالاخره از شر اسکورج راحت شدم
شدو:باید دو رکعت سجده شکر به جا بیاورم
ماریا:بله....من برم برای این پیروزی کیک درست کنم
شدو:عالیه بالاخره
سونیک:سیلور چی
شدو:تحویل پلیس دادمش
سونیک:به یک دیدگاه دیگه ای بهت نگاه کردم
شدو:چی
سونیک:اول فکر کردم بدجنسی ولی الان می فهمم تو خیلی مهربانی
از زبان شدو
نزدیکم شد و سرشو توی گردنم برد
سونیک:حتی اگر خونآشام هم باشی من دوستت دارم
نفس هایش گردنمو قلقلک می داد کشوندمش اونور و سرشو بوسیدم
شدو:منم دوستت دارم
ماریا:اوهههههه😏
شدو:ماریا به ارواح خاک جرالد
ماریا:باشه😏
سونیک هنوز اونجا ایستاده بود و دستامو گرفت و منو نزدیک کرد قلبم داشت تند تند می تپید و منو بوسید
سونیک:تو گفتی من مال توئم
شدو: آره
سونیک:خب پس تو هم مال منی
شدو: باشه گلبرگ آبی من
ماریا:اوههههه😏چه رمانتیک😁😏
شدو:ماریا لطفاً 😑
ماریا:باشه باشه ولی به هرحال باید سر و سامان بگیری
سونیک: آره
شدو: آره و سونیک لطفاً از تو می خوام با من ازدواج کنی
سونیک:چی
شدو:هرچی خودت بگی
سونیک:شدو من جوابم آره هست
خودشو پرت کرد توی بغلم و همو بوسیدیم ماریا هم با نگاه هایی زیبا ما را نگاه می کرد یعنی بهتر بگم اینطوری👈😏
شدو:ماریا به آرزوت رسیدی
ماریا: آره 😏
سونیک:خیلی خوشحالم که پیشتم
شدو:منم
ماریا:خب حالا اسم بچه هاتونو چی می زارین
شدو:ماریا بیخیال الان باید جشن بگیریم و بعد حرف بزنیم
«جشن عروسی»
تیلز:مبارکه سونیک هرگز فکر نمی کردم که با شدو ازدواج کنی
ناکلز:داداش حالا باید خوب استراحت کنی و غذا خوب بخوری تا بچه هایی مثل من بدنیا بیاری
سونیک:مثل تو عمراً
امی:سونیک امیدوارم خوشبخت شی من خوشحالم که تو خوشحالی
سونیک:ممنون امی
ماریا:خب بیا دیگه سونیک
روژ:این روز تا ابد یادم میمونه
بلیز:کی خواننده هست
ناکلز:من آهنگ عروسی را می خوانم
همه با تعجب نگاه می کنند ناکلز آهنگی می خواند که یک درصدش انگلیسی و ۹۹ درصد دیگرش یک زبان ناشناخته است و هی جیغ می کشید
سیلور:اممم شدو
شدو:بله
سیلور:من متاسفم خیلی تو و سونیک را اذیت کردم
شدو:منم متاسفم ولی عیب ندارد می تونیم با هم دوست باشیم
سیلور: آره مثل بچگی هامون
سونیک:ناکلز یواش تر جان پدرت
ناکلز جیغ بلندی کشید که گلدون ها یکی پس از دیگری شکستند
شدو: پولشو ازت می گیرم اکیدنا
سونیک:بیخیال اون کیه
؟؟؟؟:یکی را فراموش نکرده بودید؟
ادامه دارد....
پارت پانزدهم💙🖤❤️
مفلیس:میخواستم بگم شاید دیگر همو نبینیم چون من و پسرم می خوایم بریم لندن و شاید دیگه نیایم بای
شدو:خدا را شکر
مفلیس:اوه راستی شدو پول نمی خوای
شدو:برو بزار نفس راحت بکشیم
مفلیس:چشم
سونیک:بالاخره از شر اسکورج راحت شدم
شدو:باید دو رکعت سجده شکر به جا بیاورم
ماریا:بله....من برم برای این پیروزی کیک درست کنم
شدو:عالیه بالاخره
سونیک:سیلور چی
شدو:تحویل پلیس دادمش
سونیک:به یک دیدگاه دیگه ای بهت نگاه کردم
شدو:چی
سونیک:اول فکر کردم بدجنسی ولی الان می فهمم تو خیلی مهربانی
از زبان شدو
نزدیکم شد و سرشو توی گردنم برد
سونیک:حتی اگر خونآشام هم باشی من دوستت دارم
نفس هایش گردنمو قلقلک می داد کشوندمش اونور و سرشو بوسیدم
شدو:منم دوستت دارم
ماریا:اوهههههه😏
شدو:ماریا به ارواح خاک جرالد
ماریا:باشه😏
سونیک هنوز اونجا ایستاده بود و دستامو گرفت و منو نزدیک کرد قلبم داشت تند تند می تپید و منو بوسید
سونیک:تو گفتی من مال توئم
شدو: آره
سونیک:خب پس تو هم مال منی
شدو: باشه گلبرگ آبی من
ماریا:اوههههه😏چه رمانتیک😁😏
شدو:ماریا لطفاً 😑
ماریا:باشه باشه ولی به هرحال باید سر و سامان بگیری
سونیک: آره
شدو: آره و سونیک لطفاً از تو می خوام با من ازدواج کنی
سونیک:چی
شدو:هرچی خودت بگی
سونیک:شدو من جوابم آره هست
خودشو پرت کرد توی بغلم و همو بوسیدیم ماریا هم با نگاه هایی زیبا ما را نگاه می کرد یعنی بهتر بگم اینطوری👈😏
شدو:ماریا به آرزوت رسیدی
ماریا: آره 😏
سونیک:خیلی خوشحالم که پیشتم
شدو:منم
ماریا:خب حالا اسم بچه هاتونو چی می زارین
شدو:ماریا بیخیال الان باید جشن بگیریم و بعد حرف بزنیم
«جشن عروسی»
تیلز:مبارکه سونیک هرگز فکر نمی کردم که با شدو ازدواج کنی
ناکلز:داداش حالا باید خوب استراحت کنی و غذا خوب بخوری تا بچه هایی مثل من بدنیا بیاری
سونیک:مثل تو عمراً
امی:سونیک امیدوارم خوشبخت شی من خوشحالم که تو خوشحالی
سونیک:ممنون امی
ماریا:خب بیا دیگه سونیک
روژ:این روز تا ابد یادم میمونه
بلیز:کی خواننده هست
ناکلز:من آهنگ عروسی را می خوانم
همه با تعجب نگاه می کنند ناکلز آهنگی می خواند که یک درصدش انگلیسی و ۹۹ درصد دیگرش یک زبان ناشناخته است و هی جیغ می کشید
سیلور:اممم شدو
شدو:بله
سیلور:من متاسفم خیلی تو و سونیک را اذیت کردم
شدو:منم متاسفم ولی عیب ندارد می تونیم با هم دوست باشیم
سیلور: آره مثل بچگی هامون
سونیک:ناکلز یواش تر جان پدرت
ناکلز جیغ بلندی کشید که گلدون ها یکی پس از دیگری شکستند
شدو: پولشو ازت می گیرم اکیدنا
سونیک:بیخیال اون کیه
؟؟؟؟:یکی را فراموش نکرده بودید؟
ادامه دارد....
- ۳.۴k
- ۰۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط