من سکوت خویش را گم کرده ام

من #سکوت خویش را گم کرده ام ،
لاجرم در این هیاهو گم شدم ،
من که خود افسانه می پرداختم ،
عاقبت افسانه ی مردم شدم ،
ای #سکوت ، ای مادر فریاد ها ،
سازِ جانم از تو پر آوازه بود ،
تا در آغوشِ تو راهی داشتم ،
چون شرابِ کهنه شعرم تازه بود ،
در پناهت برگ و بار من شکفت ،
تو مرا بردی به شهرِ یادها ،
من ندیدم خوشتر از جادویِ تو ،
ای #سکوت ... ای مادرِ فریادها ،
گم شدم در این هیاهو ، گم شدم ،
تو کجایی ، تو کجایی تا بگیری داد من ،
گر سکوت خویش را می داشتم ،
زندگی پر می شد از فریادِ من ،

من ندیدم خوشتر از جادویِ تو ،
ای #سکوت ... ای مادرِ فریادها ،
1396/10/30
کانال.جدید.عاشقانه.های.منو.تو.در.تلگرام
https://t.me/monlightyy/AAAAAEUuSeCdhQ_sJTR6_A
دیدگاه ها (۲)

تو ناب‌ترینحرفِ دل از دفترِ #عشقیشاعر شده‌ام تا که به نظمآور...

ده ماه از سال ۹۶ گذشت؛میخوام دعا کنم🙏 نه برای خودم😔 برای کا...

💖 آتش هم💖 از آسمان ببارد💖 سـردم است💖 #نمیدانم💖 به هر حال بای...

آن دل ڪه تو دیده‌ای زغم خون شدو رفتوز دیدهٔ خون گرفته بیرون ...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

عجیب نیست که هر یک از ما در ذهن دیگران با هزار چهره ی متفاوت...

چپتر ۱۲ _ سایه انتقامکوهستان ساکت است. نه باد می وزد، نه جیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط