الناس قسمان متکلمون وساکتون

الناس قسمان.. متکلمون وساکتون
انا قسم الانسانیه الساکت.. وما بقی فمتکلمون
اما البکم والرضع فلغایة ختمت الحکمه الازلیه علی افواهم فلا یتکلمون. فی حین انی ختمت علی فمی بیدی. وقد أدرکت
حلاوة السکوت ولم یدرک المتکلمون مرارة الکلام
لذلک سکت والناس یتکلمون.
----------------------
مردمان بر دو گونه‌اند: گویا و خاموش.
من آن گونه‌ی انسانی خاموشم و دیگران همه گویا. اراده‌ی ازلی برای حکمتی، بر دهان گنگان و شیرخوارگان، مهر سکوت گذاشته و اینان خاموشند، من امّا به خواست خویش، زبان در کام کشیده‌ام. شیرینی سکوت را دریافته‌ام. حال آن که گویندگان، تلخکامی و شرنگ سخن را در نیافته‌اند.
از این روی سکوت کردم و مردمان همچنان در سخن‌اند.

از کتاب: #خاطرات_آبله_رو #میخائیل_نعیمه
ترجمه: #صالح_بوعذار
دیدگاه ها (۲)

هنوز دلم مشتاق بازی های کودکانه است با تو در کوچه بساط خاله ...

دستم نمی رسد به بلندای چیدنتباید بسنده کرد به رویای دیدنتیوس...

لست #مغروره ولکن فقط اجید وضع #الحدود لمن لا یعرفها ف #ک...

از میان جان نگیرد عشق او هرگز ڪنارڪز میان جان هواے روے جانان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط