دختر پادشاه

دختر پادشاه
پارت۴

خلاصه ملوان تهیونگ بعد از گرفتن پری دریایی جادویی برای رساندن این خبر به پادشاه کبوتر های نامه بر را فرستادن تا خبر را برای پادشاه ببرند. در این هنگام پدر رفت به دنبال دختر گمشده ی پادشاه.
پدر:سلام خانم ماری
ماری:سلام آقای کینزلی. چطور میتونم کمکتون کنم؟
پدر:اومدم به دنبال دختری به نام یوری
ماری:بفرمایید از این طرف(تق تق.)
ماری:یوری قراره مارو ترک کنی
یوری:قراره کجا برم؟
ماری:به جهنمی بی پایان(آره جون خودت. داره میره کاخ.)
پدر:بامن بیا دوشیزه
یوری به همراه پدر سوار کالسکه می‌شوند و به سمت قصر پادشاه حرکت میکنن.
یوری:وای تا حالا فقط قصه های کاخ ورسای رو شنیده بودم اما واقعا....خیلی.....
پدر:باشکوهه
یوری:بله
لا🍭یک و کام🍬نت فراموش نشه
امیدوارم دوست داشته باشید🍓🍓
دیدگاه ها (۱)

دختر پادشاهپارت ۵یوری و پادشاه از کالسکه پیاده می‌شوندپدر:مَ...

اگه دوست ندارین بگید دیگه ادامه ندم🙏🙏بابا یه لایکه دیگه.. مگ...

خیلی حمایت ها کمهاز این به بعد شرط میزارملطفا وقتی میخونیداگ...

دختر پادشاهپارت۳طبیب:شبیه به ماهی اما فقط دم ماهیپدر:پری دری...

( گناهکار ) ۹۶ part شانزده سال پیش دختره پانزده ساله دست عشق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط