سد عل صالحمیگه

سيد على صالحى‌میگه:
"کاش می‌شد، یک صبح کسی زنگ خانه‌هامان را بزند بگوید: با دستِ پُر آمده‌ام، با لبخند، با قلب‌هایی آکنده از عشق‌های واقعی، از آن‌سوی دوست داشتن‌ها، آمده‌ام بمانم و هرگز نروم..."
دیدگاه ها (۰)

،گوش دل می‌شنود، آنچه که در دل باشدعشق را زمزمه کافی‌ست، به ...

.همیشه منتظر بهترین ها باشزندگی هنوز هم برای مااتفاقات زیبا ...

به قول آنتوان چخوف :«بیا زندگی کنیم. خورشید روزی دو بار طلوع...

می شود یک شب خوابید  و صبح باخبر شد ، غم ها را از یک کنار به...

سایه امن چادر، ستون آرامش خانه📌خانه، از دامن پاک زن جان می‌گ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط