مافیایمرگ

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
#مافیای_مرگ

Port:²³

+به خاطر من اسیب دیدی

لبخندی بهم زد و دستمو بو/سید

_چیزی لازم نداری برات بیارم

+اب ..اب میخوام

_باشه صبر کن الان برات میارم

جونگکوک بلند شو و از پارچ اب که روی میز بود یه لیوان اب بهم داد و کمکم کرد بلند شم

اب خوردم که دکتر وارد شد

دکتر:خانوم کیم حالتون چطوری

+خوبم ممنون کی میتونم مرخص شم

دکتر :بهتر بود که بمونید اما میتونید برید همسرتون با من بیاد و فرم رو پر کنه

_ات بهتره کمی بمونیم تا حالت بهتر بشه

دستمو گذاشتم روی دستش

+جونگکوکا من حالم خوبه بریم خونه

_هوف خیلی لجبازی

جونگکوک رفت فرم رو پر کرد بعد از چند مین اومد میخواستم بلند شم که سرم گیج رفت میخواستم بی افتم که جونگکوک گرفتم

_حواست کجاست یهو بلند نشو

کمک کرد بشینم و لباسامو پوشید

_خب بریم

بلند شدم دوباره میخواستم بلند شم که سرم گیج رفت

جونگکوک براید بغ/لم کرد

+جونگکوک بزارم زمین زشته خودم میام

_نمیتونی راه بیای پس اروم بگیر

از اتاق در اومدیم بیرون همه داشتن نگاهمون میکردن از خجالت سرمو فرو بردم تو فقسه س/ینه جونگکوک

از بیمارستان بیرون اومدیم و راه افتادیم..

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•