یکروزتوبرمیگردی

یک_روز_تو_بر_میگردی
و دست روی گونه ام خواهی کشید
روزی که من تمام شهر را
کوچه به کوچه،
خانه به خانه،
در زده باشم
روزی که سراغ تو را
از تمام عابران تن خسته گرفته باشم!
تو باز خواهی گشت
آنگاه که از نعره های من عرش کبریایی خداوند به لرزه افتاد باشد.
یک روز تو بر میگردی
من چشم انتظارم برای آمدنت
آغوش خدا جای امنی ست برایم
اما....
تو را به جان این واژه ها زودتر بیا
خسته ام از بس آسمان دلم تاریک است
بیا و سپیده صبح را
به چشم های بی فروغ من هدیه کن
روزی که آمدی ،
امانتت را از آغوش خدا پس بگیر
من به گل دادن میان دست های تو عادت کرده ام

دلم روشن است یک روز تو می آیی!
دیدگاه ها (۱)

من می گویم دوستت دارم ..تو عیارش را در آغوشم محک بزن

زیاد هم نه ،فقط آنقدر باش ...ڪه هر وقت دلم خواست،نام ڪوچڪت ر...

چه احوال خوبیست مثل پیراهنت اسیر آغوش تو باشم

دوستت دارمچو بوی تازه ی نان به وقت افطاردوستت دارمچو عطر تند...

"تقصیر دلم نیست تماشای #تو زیباست"#چشمان پر از #عاطفه و #مهر...

یاد دارمان خاطره خوشدر حال گذر از کوچهتو به من خندیدیمن درآن...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط