لذت لب در قشنگی نیست در خندیدن است

لذت لب در قشنگی نیست در خندیدن است
چشم را آنکس که داد از بهر زیبا دیدن است

شیر باشی باز هم یک جای کارت لَنگ هست
چرخ این دنیا گهی بر عکس در چرخیدن است

خصلتِ دریاچه آبی بودن و دل پاکی است
خصلتِ مرداب دائم در لجن گندیدن است

گرچه ماه آسمان کارش فقط ولگردی است
کار خورشید جهان بر زندگی تابیدن است

گر چه عاشق، آرزویش دیدن معشوقه هاست
بولهوس ذاتش لبی را در هوس بوسیدن است

مسلک پاییز در ویرانی و افسونگری ست
گرچه پیغام بهار از بودن و روییدن است

من که با شعرم همیشه در خودم زندانی ام
آرزویم به همین شعر و غزل بالیدن است.....،؟؟
دیدگاه ها (۱)

با تو بودن بخدا حس قشنگیست نرو با تو شبهای سیاهم همه...

خنک آن باد که باشد گذرشٖ بر کویتروشن آن دیده که افتد نظرش بر...

تا هلال ماه ابرویت نبینم عید نیستخوشه ی از تاک انگورت نچینم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط