از تاریخ عکسهامان بیرون بیا

از تاریخِ عکس‌هامان بیرون بیا
پای آغوش من در میان است
یک استکان چای
یا هر چیزی
هر چیزی که پنجره‌های بسته را باز کند
هر چیزی که خاطره‌ی عشق را
در گوشه گوشه‌ی خانه زنده کند
دل باران می‌خواهد و شانه‌های پر اعتماد...
ازکتاب پرنده‌ای که از بام‌ شما پرید
🍂
دیدگاه ها (۱۷)

عشق اول هیچ وقت فراموش نمیشه اما اون عشقی ک حسرتش تاابد رو د...

واسش فرستادم زندگی خوبه؟ چیزی کم و کسر نداری؟واسم فرستاد خوب...

ببخشید، سکه دارید؟می خواهم به گذشته ها زنگ بزنمبه آن روزهابه...

دیدین وقتی چسب زخمی کنده میشه دیگه هرکاریش کنی نمیچسبه؟شاید ...

فصل #پاییز باید کسی باشد کهپا به پای دلت دیوانگی کندو شانه ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط