فصل ها بهانه اند

فصل ها بهانه اند...
چله ی تابستان هم که باشد...
سرمای نبود تو
تا مغز استخوانم را می سوزاند...
دیدگاه ها (۵)

نڪندفڪرڪنی در دڸ مڹیاد تو نیستڪَوش ڪڹ نبض دلـــ♡ــم زمزمہ‌...

مست رود نگار من در بر و در کنار منهیچ مگو که یار من باکرمست ...

من حسادت می کنم حتی به تنها بودنتمن به فرد رو به رویی، لحظه ...

"دوستت دارم"ساده است...کم است...بی ادعاست...کاش روزی جمله ای...

در این هوای بغض آلودیادت خواهم کرددر این افکار تو خالیتو را ...

میدانم که گاهی فریاد غم

دلبرانه . . .

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط