عشق در دل مافیا

عشق در دل مافیا
پارت ۳
انچه گذشت:من از بچگی هم عاشق نقاشی بودم هم بهش علاقه داشتم...

داشتم همین جوری نقاشی میکردم که خوابم برد

2ساعت بعد
ساعت 8:۱۲
ویو ات
یهو با صدای کسی بیدار شودم اجوما بود
اجوما:دخترم..بیدار شو.. ارباب منتظرته (مهربون)
ات: الان میام (لبخند کم رنگ)

ویو ات
خب باید اعتراف کنم که عاشق اون مرده شودم با اینکه نه اخلاقش خوبه نه اسمشو میدونم وقتی نشستم روی میز سکوت سنگینی بین مون بود که من سکوت و شکستم

ات:اسمت چیه ؟؟
کوک: کوک(سرد)
ات:اها
کوک: میدونی چرا اینجایی
ات:نه چرا اینجام
کوک: همش به خاطره تو و خانوادته (عصبانی)
ات:چیی.....ولی من که کاری نکردم..توی کل عمرم حتا به یه مورچه هم اسیب نزدم (گیج)
کوک:هه...شما خانواده منو نابود کردین (عربده)
ات: چیییی (گیج)
کوک:تو بچه کسی هستی که خانوادمو نابود کرد (عصبانی)
ات: چی داری میگی...چیزی زدی..خانواده من چیکار کردن مگه؟؟
کوک:بیخود خودتو به اون راه نزن...خانواده تو خانواده منو کشتن....(عربده)
ات: مگه خانواده من قاتل یا ادم خارن (عصبانی)
کوک: نگو که نمیدونی...خانواده تو مافیان و هر کاری ازشون برمیاد البته با وجود من دیگه نه (نیشخند)

ویو ات
وقتی گفت مافیان هم شوکه شودم هم ناراحت که یهو.....



‌قندوقا نمیخواین حمایت کنین 🥺🥺🙂

شرط پارت بعد
۶لایک
۵کامنت
۱۹فالورو

بای بای فندوقا خیلی دوستون دارم 😉😉🥰🥰
دیدگاه ها (۵)

توت فرنگی ها اگر سناریو تک پارتی یا چند پارتی هم درخواستی دا...

سناریووقتی عضو هشتمی و یه هیتر رو میبینی که هیت میده و بهش ف...

پارت ۲انچه گذشت: رفتم به پدر ات زنگ بزنم که......دیدم جیهوپ ...

عشق در دل مافیاپارت ۱ویو اتسلام من پارک اتم ، امروز با دوستم...

پارت ۷آنچه گذشت: رفتم توی اتاقم که.....نشستم روی تخت و به فک...

پارت ۸ آنچه گذشت: داشتم عمارتو میگشتم که یهو...یه در نظرمو ج...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط