پارت بیست و پنج

پارت بیست و پنج
بعد پنج مین همو ول کردن
_ پس جوابت مثبته
+اهوم
تهیونگ میره بیرون و کوک رو تنها میزاره
کوک ویو:
این چه کاری بود من کردم واییییی
خاک تو سرم من من الان برای یه مافیا هستم
ته ویو:
رفتم سمت پارکینگ و سوار ماشین شدم و رفتم سمت انبار ببینم محصول ها اومدن یا نه
[علامت جیمین:>]
>سلام تهیونگ
_سلام موچی کوچولو
>هی به من نگو کوچولو
_میگم
>میرم به یونگی میگم
_اوخی برو
>باشه میرم
جیمین رفت به یونگی گفت و یونگی اومد
(علامت یونگی: ^)
^ته چرا جیمین رو اذیت میکنی
_چون کوچولو
>هق من کوچولو نیستم
یونگی جیمین رو بغل کرد و برد توی ماشین و به راننده گفت ببرش خونه
بعد میره پیش ته
^ته تو که میدونی بدش میاد بهش بگی کوچولو پس چرا هی بهش میگی
_چون وقتی حرص میخوره کیوت میشه تو حرصش نمیدی
^نه چون اینجوری از دستم دلخور میشه
_😐😐
دیدگاه ها (۰)

پارت بیست و هشت کوک برای ته آبمیوه میاره_دستت درد کوچولو کو...

پارت بیست و شیش^اونجوری بهم نگاه نکن تو خودت کسی رو نداری نم...

پارت بیست و نه+من نینی کوچولو نیستم(آروم)_از نظر من هستی+من ...

پارت سی_میکنم (زونشو میاره بیرون)ی ن:بچه بد_هوپی نگاه کن این...

مافیای من پارت ۱۸ سه ماه بعد ویو جیمین یونگی و ته ماموریت بو...

مافیای من پارت ۲۱ ویو جیمین ته و یونگی همه چیو حذف کردن و مع...

مافیای من پارت ۱۹ویو کوک دیشب همش تقصیر جیمین بود خیلی شب بد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط