من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
من دو بیتی را به عشقت آب و جارو می کنم
فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم
آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
گردن آویز تنت باشد، حواست را بگو
بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
رج به رج شعر و غزل بر گیسوانت ریختم
آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره
از دهانت حرف آمد، پخش شد عطر گلاب
آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب
وای از روزی که ترکم می کنی، شعرم شکست
رنگ کاغذ مثل گندم زرد شد، بغضم شکست
فرش احساسم برایت سحر و جادو می کنم
آمدم زنجیر عشقت را ببافم مو به مو
گردن آویز تنت باشد، حواست را بگو
بیت بیت این غزل بر قلب تو آویختم
رج به رج شعر و غزل بر گیسوانت ریختم
آه می دانم که سردت می شود کو پنجره؟
دادخواهی می کنم در دادگاه حنجره
از دهانت حرف آمد، پخش شد عطر گلاب
آن چنان بیخود شدم دستم زدم بر حوض آب
وای از روزی که ترکم می کنی، شعرم شکست
رنگ کاغذ مثل گندم زرد شد، بغضم شکست
- ۱.۱k
- ۰۶ بهمن ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط