شب را جور دیگری دوست دارم

شب را جورِ دیگری دوست دارم ...
حیف که مشغله ی فردا امان نمی دهد ...
وگرنه شب را باید بیدار ماند ؛
کتاب هایِ جدید خواند و به رازِ آفرینش فکر کرد ...
شب باید تصمیم هایِ خوب گرفت و برایِ روزهایِ بهتر برنامه ریخت ...
آنقدر کارهایِ نکرده برایِ شب هایم دارم ،
و آنقدر فکرهایِ خوب و تصمیم هایِ نگرفته ؛
که شب برایشان کم می آید ...
اما چه فایده ؟!
وقتی تمامِ کارها تویِ روز تلنبار شده اند ...
مگر می شود بیدار ماند ؟!
وقتی صبحِ زود باید آماده ی روزمرِگی هایت باشی ؟!
کاش می شد روزها خوابید و شب ها زندگی کرد ...
زیرِ نگاهِ ستارگانی که تماشایشان ، امید را در دل ، زنده می کند ...
من شب را جورِ عجیبی دوست دارم ...
و این دوست داشتن ، بی دلیل نیست ،
فلسفه دارد ...
#نرگس_صرافیان_طوفان‌ #عکس_نوشته
دیدگاه ها (۹)

نباشی، هیچ‌کس نیست! "تو عشق شدی"و همه چیز تمام شد...!!! #...

چگونه فراموشت کنم...که من عشق را یکبار با تو...تقسیم کردم و ...

ترنم بهار استآن نگاهِ دلربایت ...! #حمیدرضا_عبداللهی #عکس_نو...

احساسات آدم عین چای کیسه ای است. چای کیسه ای را دیده ای؟ تما...

بدون مخاطب 😊

عباد الرحمن

مانگا شیاطین خوب پارت ۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط