مرا چه کار به این زندگی و خوب وبدش

مرا چه کار به این زندگی و خوب وبدش؟
که با تو می گذرد روزهای بی عددش

من از تو هرچه که دیدم کمال زیبایی ست
بهار هیچ به جز گل نداشت در سبدش

شبی بیا به لب بام، ماه پرده نشین!
تویی که عید بگیرند مردم از رصدش

کدام قرن، خدا با تو عشق را آورد!؟
کدام روز ازل!؟ چند روز تا ابدش!؟

چه خوابها که نگاهت برای من دیده!
چه بندها که به دنبال خویش می کشدش

رقیب گفت: تو از عاشقی چه می دانی!؟
برات مُردم و افتاد مرد از حسدش...

#شبنم_فرضی_زاده
دیدگاه ها (۱)

پاهایم ڪہ روبہ‌راه شودزخم هایش اڪَر خوب شوددوباره راه می‌افت...

پاهایم ڪہ روبہ‌راه شودزخم هایش اڪَر خوب شوددوباره راه می‌افت...

تو را دوست دارم،و شعرهایم را در وصف تو می سرایمهمچون شاملو ب...

رسیدنم به تو آسان نبود، جان کندمبنا بر این به قسم های خورده...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط