تو چه میدانی زیباییت چه به روز دل آدم می آورد

تو چه میدانی زیباییت چه به روز دل آدم می آورد!
چه میکند با چشمانم!
تو کی نشسته ای و خودت را تماشا کرده ای؟
تو در کدام صبح پاییزی قدم زدنت را دیده ای؟
در کدام برف زمستان برق چشمانت را به تماشا نشسته ای؟
تو در کجای تاریخ خودت را بوسیده ای؟
فقط بگو زیباییت تا حالا کلافه ات کرده؟!
من امروز کلافه ام...
کلافه ی زیباییهات وقتی همه ی شهر تو را عاشقانه تماشا میکنند!
و تو وعده ی بهار میدهی به باغچه...
من کلافه ام از ذوق کردن گلهای باغ....
من کلافه ام از خودم...
از تو....
از این همه زیبایی کلافه ام!
من از حسودی کلافه ام!
دیدگاه ها (۴)

نگاه کن!ببین چقدر محکم شده ام...من همانم!همان که طاقتِ بی خب...

دوست داشتن شعاری که به درد نمی خوردنه جانمبا چهار تا حرف و ق...

این اصلاً خوب نیست...این که تنها پلِ ارتباطیِ قربان صدقه های...

خیالات تو از ذهنم رد میشوندرویا می‌‌شوندمی‌ شکنند نابودم می‌...

هزارمین قول انگشتی را یه یاد اور پارت اول

تکپارتی از هیوجین: (وقتی که تحریک شده بودی....)امروز یکی از ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط