صدا بلند شد از پشت در بریده بریده

786


صدا بلند شد از پشت در بریده بریده ...
کسی به گریه صدا زد : پدر' بریده بریده ...

نگاه کرد به دیوار خانه دید کنارش ...
پرنده ایست که افتاده پر بریده بریده ...

زنی چه زن که خود ماه در محاق نشسته
شبیه واژه ی سرخ جگر بریده بریده ...

زنی چه زن که تلاوت شد آیه ی تطهیر ...
به زیر چکمه ی آن چل نفر بریده بریده ..

شکست شوکتشان را اگر شکسته شکسته
برید بیعتشان را اگر بریده بریده ...

تو را به خاک سپردند دست های کسی که :
کسی نبود هم آورد او مگر بریده بریده ...

وصیت پدرت بود اگر که خانه نشین شد ...
کشید پنجه ز تیغ دو سر بریده بریده


#س_ر_هاشمی
دیدگاه ها (۱)

786سیلابی از اندوه ها سویم سرازیر استمثل کسی که با نگاهی سرد...

۷۸۶اشکی که پشت پای تو بر خاک می چکدبر رد پای مانده ی تو بوس...

786عرق شرم بر لبش سم شد ' در نگاهش جهان جهنم شد به زنی برده ...

786بر هر دری که باز شود پای روضه ها ...صد مرده زنده می ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط