هانتر
#هانتر
پارت ۳۷
٪اوه پس..اون خانمه خوشبخت شمایید..
جونگکوک نزدیکش شد و زیر گوشش زمزمه کرد : نباید بفهمه قراره جون بده..!
فلیکس لبخند چندشی زد و "باشه" ای زیرلب گفت .
_ اوم..چطوره با مشروب شروع کنیم؟
+ فلیکس مشروب داری؟
٪مشروب که نه ولی الکل چرا
_ خب من مشروب اوردم..عام..جونگکوک میشه بازش کنی
+ البته گرل..
٪ چرا مضطربی هوم؟؟
جونگکوک دوتا گیالس اورد و داخلش مشروب ریخت..
+ شاید چون قراره با جئون جونگکوک بخوابه!؟
٪عاه پسر...فلیکس و دست کم گرفتی !؟
الرا سمت فلیکس رفت و خمار نگاهش کرد..
_ خوابیدن با کسی که همه آرزوشونه باهاش باشن جذابه نه؟!
فلیکس چونه های دختر رو تو دستش گرفت و نفسای داغشو روی صورتش خالی کرد..
٪ خوب بلدی حرف بزنی..
+ زبونش..چیزیه که تحریکم میکنه تا باهاشون یکارایی کنم..
٪ مثال بریدنش..هوم؟
_ قبال هم گفتم..من از چیزی ترسی ندارم.٪ خوشم میاد..
الرا گیالسه مشروب رو از جونگکوک گرفت و قلپی بهش زد و سمت فلیکس رفت...صورتش
رو پایین اورد و لبهاشو روی لبهای اون گذاشت و مایع داخل دهانش رو انتقال داد..
_ مثال خوشت میاد تا باهاشون اینکارا رو هم انجام بدم!؟
جونگکوک پوزخند سردی زد و به اون دونفر خیره شد..
٪بهتره زودتر نشون بدی چیکارا میتونی باهاش کنی..!جونگکوک .. نظرت چیه..؟!
+ بیا قبلش یکم مست شیم بنظرم بیشتر لذت میده!
٪ موافقم!
دست دختر رو گرفت ک سمت صندلی رفت و روش نشست..
لیوانه کامل رو سر کشید..
الرا خوشحال از اینکه نوشیده..خودش هم قلپ کمی ازش خورد..
جونگکوک با لیوانش بازی میکرد و انگشتاش رو دوش میپیچید..
٪ جونگکوک؟ نمیزنی!؟
+قبلش یچیز بهتر زدم ... ولی بدم نمیاد بخورم..
لیوان رو باال برد و قلپ فیکی بهش زد..
خوشحال بود که فلیکس از اون نوشیدنی میخوره و کار رو براش راحتتر میکنه..
نگاهش رو به الرا داد و تو دلش گفت : حتی کلیشه هم یه زمانی حقیقت میشه..
نیم ساعتی گذشته بود و حاال فلیکس کامال مست بود و الراهم مجبور به تظاهر اینکه مسته!
پارت ۳۷
٪اوه پس..اون خانمه خوشبخت شمایید..
جونگکوک نزدیکش شد و زیر گوشش زمزمه کرد : نباید بفهمه قراره جون بده..!
فلیکس لبخند چندشی زد و "باشه" ای زیرلب گفت .
_ اوم..چطوره با مشروب شروع کنیم؟
+ فلیکس مشروب داری؟
٪مشروب که نه ولی الکل چرا
_ خب من مشروب اوردم..عام..جونگکوک میشه بازش کنی
+ البته گرل..
٪ چرا مضطربی هوم؟؟
جونگکوک دوتا گیالس اورد و داخلش مشروب ریخت..
+ شاید چون قراره با جئون جونگکوک بخوابه!؟
٪عاه پسر...فلیکس و دست کم گرفتی !؟
الرا سمت فلیکس رفت و خمار نگاهش کرد..
_ خوابیدن با کسی که همه آرزوشونه باهاش باشن جذابه نه؟!
فلیکس چونه های دختر رو تو دستش گرفت و نفسای داغشو روی صورتش خالی کرد..
٪ خوب بلدی حرف بزنی..
+ زبونش..چیزیه که تحریکم میکنه تا باهاشون یکارایی کنم..
٪ مثال بریدنش..هوم؟
_ قبال هم گفتم..من از چیزی ترسی ندارم.٪ خوشم میاد..
الرا گیالسه مشروب رو از جونگکوک گرفت و قلپی بهش زد و سمت فلیکس رفت...صورتش
رو پایین اورد و لبهاشو روی لبهای اون گذاشت و مایع داخل دهانش رو انتقال داد..
_ مثال خوشت میاد تا باهاشون اینکارا رو هم انجام بدم!؟
جونگکوک پوزخند سردی زد و به اون دونفر خیره شد..
٪بهتره زودتر نشون بدی چیکارا میتونی باهاش کنی..!جونگکوک .. نظرت چیه..؟!
+ بیا قبلش یکم مست شیم بنظرم بیشتر لذت میده!
٪ موافقم!
دست دختر رو گرفت ک سمت صندلی رفت و روش نشست..
لیوانه کامل رو سر کشید..
الرا خوشحال از اینکه نوشیده..خودش هم قلپ کمی ازش خورد..
جونگکوک با لیوانش بازی میکرد و انگشتاش رو دوش میپیچید..
٪ جونگکوک؟ نمیزنی!؟
+قبلش یچیز بهتر زدم ... ولی بدم نمیاد بخورم..
لیوان رو باال برد و قلپ فیکی بهش زد..
خوشحال بود که فلیکس از اون نوشیدنی میخوره و کار رو براش راحتتر میکنه..
نگاهش رو به الرا داد و تو دلش گفت : حتی کلیشه هم یه زمانی حقیقت میشه..
نیم ساعتی گذشته بود و حاال فلیکس کامال مست بود و الراهم مجبور به تظاهر اینکه مسته!
- ۴.۳k
- ۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط