ChanIN

چان رفته بود حموم، جونگین رو تخت نشسته بود که فکر شیطانی ای به ذهنش رسید، رفت و از توی کمد چان یه هودی برداشت
و فقط همون یه دونه هودی رو پوشید و یه شلوارک خیلی کوتاه که کامل زیر هودی بود و معلوم نبود، جونگین رفت زیر پتو و چان بعد از چند دقیقه از حموم اومد بیرون
Bc: هودیم بهت میاد، بچه نون
جونگین خندید
I.N: من هرچی بپوشم بهم میاد
Bc: صد در صد
چان رفت و لباساشو پوشید و رفت تو اتاق کارش
وقتی یه ساعت گذشت و چان برنگشت، جونگین رفت پیشش که چان به دیدن اینکه اون هودی رو فقط پوشیده برای یه لحظه شوکه شد و جونگین هم رفت رو پاهاش نشست و تا جایی که میشد با چان نزدیک شد و بغلش کرد
Bc: بیبی من اتفاقی براش افتاده؟
I.N: اوهوم....
Bc: چی شده؟
I.N: دلم شیطونی میخواد
چان با شنیدن این جمله چشماش خمار شد و با حالت جدی گفت
Bc: نه
I.N: چرا؟ چطور لینو هیونگ و سونگمین هیونگ انجامش میدن؟
Bc: چون من میگم، اوناهم انجامش میدن چون....چون دوست دارن
جونگین کامل چسبید به چان و بعد از چند دقیقه خواست بلند بشه که چان رون پاهاشو محکم گرفت
Bc: شاید بتونم درخواستت رو قبول کنم...
دیدگاه ها (۹)

Woojin

...

2min

مهم!!

5 minutes to deathPart 1۷والریا بعد از اینکه خدمتکار رفت، آر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط