تَبِ شش گوشہ گرفتمبَدنم،مےسـوزَدزده،تاوَل جِگرم! جان و تنم مےسـوزَدبَس ڪہ داغ حَرمت ، مانده براین قلبِ خـرابڪربلآ گفتم و دیـدم، دَهنم میسـوزَد