ماه دردانه بگو خانه ی ما را بلدی

ماهِ دردانه بگو، خانه ی ما را بلدی؟؟؟

بی ریا غربتِ مستانه ی ما را بلدی؟؟؟

 

ما زمین گیرِ فلک بوده و هستیم هنوز...

راه افلاکی افسانه ی ما را بلدی؟؟؟

 

قصه، آنگونه شروع شد که نباید میشد...

راه برگشتنِ ویرانه ی ما را بلدی؟؟؟

 

عشقِ ما، گر طلب توبه و کفاره کند...

قبله ی حاجتِ رندانه ی ما را بلدی؟؟؟

 

هوش اگر رونقِ مدهوشی ما را ببرد...

تو در این دهکده، میخانه ی ما را بلدی؟؟؟

 

کافر آن کس که پناهنده نباشد به کسی...

با وفا باش و بگو شانه ی ما را بلدی؟؟؟
دیدگاه ها (۳)

از تو دلگیرم نمیدانم که میدانی هنوز؟یا که از شرمندگی از دیده...

او کوچ نشین بود نیامد که بماندرفت وبه دلم زخم چنان زد که بما...

#به چشمان تو مے بخشم همه دار و ندارم رابه لبخند تو مے بازم ه...

گیسوانش باد را آخر پریشان می کندچشم هایش ارگ بم را باز ویران...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط