ازدواج اجباری

صبح با صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار شدم و رفتم wcکارهای لازم رو کردم و اومدم بیرون لباسام رو عوض کردم و رفتم پایین(علامت ا/ت+،پدر ا/ت پ.ت،مامان ا/ت م.ت)
+صبح بخیر
پ.ت:صبح بخیر دخترم
من.ت:صبح بخیر خوشگل مامان
رفتم نشستم و شروع کردم به خوردن صبحانه بعد تموم شدن صبحانه میخواستم پاشم که بابام گفت
پ.ت:ا/ت شب حاضر باش
+چشم پدر ولی میتونم بپرسم چرا؟؟
پ.ت:ببین ا/ت آقای جئون رو یادته نه؟؟ما با آقای جئون قرار داد بستیم ولی به شرط اینکه تو و پسر آقای جئون باهم ازدواج بکنید
دیدگاه ها (۹)

ازدواج اجباری

ادامش رو فردا مینویسم گوگولی ها ❤️❤️❤️

فیک کوک ازدواج اجباری

سلام من تازه شروع به نوشتن کردم

تکپارتی از کوک

ویو ا،ت صبح از خواب پاشدم رفتم دست و صورتمو شستم کارای لازم ...

پارت ۸۴ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط