همنیشین گل شدم دیدم که خارم سال ها

همنیشین گل شدم دیدم که خارم سال ها
تازه فهمیدم که غمخواری ندارم سال ها

می روم چون ابر سرگردان به روی کوه و دشت
می روم تنها شوم شاید ببارم سال ها

کو زمین بایری تا مرهم دردم شود
من که از داغ دل خود، سوگوارم سال ها

بعد از این حتی اگر کوه یخی پیدا کنم
سر به روی شانه هایش می گذارم سال ها

خسته ام ، این مرگ تدریجی امانم را برید
می شمارم روزهای آخرم را سال ها
دیدگاه ها (۲)

عنان احساسم را به دست معشوقه ای بی احساس و سنگدل سپردم روزها...

گل مریم برای دیدنت دیوانه خواهم شدنگاهم کن که از بوییدنت دیو...

ﺧﺒﺮﺕ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺗﻮ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺳﯿﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍم...

آخرین ته سیگارهایم رادر شیشه ای خواهم ریخت وبه دریا خواهم ان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط