زندگی دوباره

زندگی دوباره
پارت 6

(اسمات)
یهو شروع کردم به بوسیدنش که همکاری نمی‌کرد و با دستاش میزد به کمرم منم عین خیالم نبود حوله رو از تنش انداختم لعنتی چه بدنی داره نمیتونم تحمل کنم کمرش و گرفتم و چسبوندم به خودم وقتی تنش به تنم میخورد بیشتر تحریک میشدم اما اون همچنان داشت مقاومت میکرد و بغلش کردم انداختمش رو تخت و لباسم و در آوردم و شروع کردم به بوسیدنش و با یکی از دستام سینشو گرفتم و اما داشت گریه میکرد و بعد شروع کرد به ناله اما گریش دیگه کم شده بود و دوباره لباش و بوسیدم و جای جای دهنشو مزه کردم دیگه طاقت نداشتم شلوارم و در آوردم و یجا واردش کردم و نزاشتم عادت کنه شروع کردم تند تند ضربه زدن که داشت التماسم میکرد درش بیارم اما من برام مهم نبود احح لعنتی خیلی تنگ بود بعد چند دقیقه شروع کرد به بلند بلند ناله کردن من با ناله هاش بیشتر تحریک میشدم فهمیدم داره ارضا میشه که یهو ازش کشیدم بیرون فهمیدم که تو دلش الان داره هر چی فوشه بار من می‌کنه
یونا . چیکار میکنی ... بی طاقت ....
کوک. کاری نمیکنم
یونا . میشه ادامه بدی
کوک. نه من دارم میرم
یونا . نه بیا این لعنتی و تموم کن بعد برو تو نمیتونی ترو خدا ادامه بده
کوک. تو که نمیخواستی منم به نظرت احترام میزارم و میرم
یونا ویو .
داشت می‌رفت که دستشو گرفتم و انداختنش رو تخت و نشستم روش شروع کردم به بوسیدنش و لبه گوشش زمزمه کردم
یونا . تو نمیتونی تا لب بی طاقتی منو ببری و بعد بیخیال شید فهمیدی
کوک.پوزخند...
یونا ویو
این کارت رو بی جواب نمیزارم اما صبر کن فعلا کارم پیشت گیره همونجور که خوابیده بود دیکشو فرو کردم توم شروع کردم به بالا پایین کردن ناله های جفتمون کل اتاقو گرفته بود که من بلاخره ارضا شدم اما اون هنوز نه منم از فرصت استفاده کردم و بعد از اینکه ارضا شدم می‌تونستم بی طاقتیش رو ببینم
کوک. خب ادامه بده من هنوز نیومدم
یونا . ببخشید ولی ....یهو دوییدم تو حموم و در و قفل کردم
کوک. چ.چ.چی نه نه نه یونا گمشو بیا اینجا با من شوخی نکن
یونا . ببخشید ولی من ارضا شدم دیگه نمیتونم ادامه بدم دلم در می‌کنه ...پوزخند صدا دار....
کوک . یونا عصبیم نکن و بیا بیرون تو که نمیتونی تا آخر عمرت اونجا بمونی بلاخره میای بیرون اون موقع خونت پای خودته پس بیا بیرون
یونا ویو .. حقیقتا ترسیده بودم پس آروم در و باز کردم که دیدم رو تخت دراز کشیده گناه داشت
کوک. بدو شروع کن .
یونا . بزار فک کنم
کوک.خفه شو و بیا ادامه بده
یونا . باشه بابا ...

بچه ها این همون فیک قبلیس و اسماته اگر اسمات دوست ندارید پاکش کنم آخه به این فکر افتادم که اینم ادامه بدم
دیدگاه ها (۰)

اردو مدرسه ای پارت 5کوک.ناراحت شو چیکار کنم ای بابا ....قطع ...

زندگی دوباره پارت 7ولی بازم کرم داشتم از اینکه حرص میخوره خو...

عشق مدرسه ایپارت4ا.ت ویو.یعنی من قراره باهاش توی یه اتاق بخو...

اردو مدرسه ایپارت 3کوک ویوداشتم به بیرون نگاه میکردم که یه چ...

فیک ایدل عاشقپارت ۶ویو ا.تداشتیم فیلم میدیم که یهو فیلم صحنه...

ویو یونا :یهو رفتم پایین که پسر عمم دیدم وای خدا این اینجا چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط