نکنی از سر احساس به قلبم نظری

نکنی از سر احساس به قلبم نظری
نکند عاشق و دلبسته ی یاری دگری

به خوشیهای دلت بی خبر از حال منی
چو گرفتار شوی بر دل من مینگری؟

شده یکبار از احساس دلم  یاد کنی
یا که در محفل خود نام مرا هم ببری؟

به دلم حسرت این ماند که یاری برسد
تا نجاتم دهد از غصه و از دربدری

دل سرگشته ی من تنگ نگاهت شده باز
کاش یکبار بگیری تو ز حالم خبری

دلم از غصه ی بسیار چنان میشکند

توکه ازکوچه ی معشوقه ی خودمیگذری..

#ستایش_قلب_سربی
#عاشقانه
دیدگاه ها (۰)

آدمک آخر دنیاست بخندآدمک مرگ همین جاست بخندآن خدایی که بزرگش...

پاییز تموم شد....خدایا یه زمستون پراز اتفاقات خوب به ما بدهک...

قلب من  عمری اسیر فتنه ی دلدار شدآنقدردیدم دوچشمش راکه چشمم ...

شانه بالا کردنت را دوست دارم عشق من🍁نازِ آن خندیدنت را دوست ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط