من اینکه میگویند دوری و دوستی را نمیفهمم

من اینکه میگویند دوری و دوستی را نمیفهمم
مگر میشود نباشی..
حالم را نپرسی...
شب ها قبل خواب شب بخیر نگویی ...
مگر میشود در اوج غصه هایم
از تنهایی بپوسم و
تو دور باشی و ادعای دوستی کنی؟
زندگی که حد وسط ندارد جانم
یا صفر باش یا صد...
زندگی که فوتبال نیست..
که راحت بنشینی روی نیمکت ذخیره ها و هرزمان که احساس کردی اماده ای بیایی برای بازی...
تو برای منـ یا هستی یا نیستی...
من این خزعبلات عامیانه را که مدام ورد زبان هاست باور ندارم...
منـ چیزی را میپذیرم که میبینم...
حالا که نیستی پس این
دوستی که مدام سنگش را به سینه میزنی به چه درد میخورد؟!...
رسم رفاقت این نیست جان من...
یا دور باش و هفت پشت غریبه
یا نزدیک و از من به من آشناتر ..
من طرز رفتار با ادم های حد واسط را نابلدم...
چون عمیقا معتقدم دوست داشتن میانه ندارد...
دیدگاه ها (۲)

ما آدمهایی نبودیمکه یکی را بدرقه نکردهدر را رویِ دیگری باز ک...

ریسمانِ عشق ما از همان ابتدا بریده بود ما اگر اهل آسمان بودی...

دیر یا زود عاشقِ یکی مثلِ من میشی، یکی که مثلِ همه ی دخترا د...

#Nature

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط