ادامه پارت قبل
ادامه پارت قبل
به آرامی پلک زد و گفت : من به شوهرم اعتماد دارم هرچی هم که بشه
جیمین خوشحال و به شدت راضی از این همه اعتماد لبخندی زد برای مرد تنها اعتماد کردن زنش برایش کافی بود جیمین باز هم با آرامی نجوا کرد : پس چرا نخوابیدی
ات : منتظر تو بودم بدون تو خوابم نمیبره
جیمین بر روی تخت روی پهلو دراز کشید بلافاصله ات هم سر روی بازوی شوهرش گذاشته و جیمین دست دیگرش را روی کمر او گذاشت و به خودش نزدیکش کرد پتو رو روی خودشون کشید
به قدری صورت هاشون نزدیک هم بودن که نوک بینی هاشون بهم میخورد جیمین نوک بینی شو زد به نوک بینی همسرش و شیطون گفت : پس که بدون کن خوابت نمی بره
ات مظلوم پایین نگاه کرد و گفت : جیمینم من بدون تو هیچوقت خپابنم نمیبره
جیمین نرم لب های همسرش را بوسید و گفت : منم هیچوقت نمیزارم بدون من خوابت ببره
بریم با شرط 😏
۳۰۰ کامنت ۳۵ لایک
به آرامی پلک زد و گفت : من به شوهرم اعتماد دارم هرچی هم که بشه
جیمین خوشحال و به شدت راضی از این همه اعتماد لبخندی زد برای مرد تنها اعتماد کردن زنش برایش کافی بود جیمین باز هم با آرامی نجوا کرد : پس چرا نخوابیدی
ات : منتظر تو بودم بدون تو خوابم نمیبره
جیمین بر روی تخت روی پهلو دراز کشید بلافاصله ات هم سر روی بازوی شوهرش گذاشته و جیمین دست دیگرش را روی کمر او گذاشت و به خودش نزدیکش کرد پتو رو روی خودشون کشید
به قدری صورت هاشون نزدیک هم بودن که نوک بینی هاشون بهم میخورد جیمین نوک بینی شو زد به نوک بینی همسرش و شیطون گفت : پس که بدون کن خوابت نمی بره
ات مظلوم پایین نگاه کرد و گفت : جیمینم من بدون تو هیچوقت خپابنم نمیبره
جیمین نرم لب های همسرش را بوسید و گفت : منم هیچوقت نمیزارم بدون من خوابت ببره
بریم با شرط 😏
۳۰۰ کامنت ۳۵ لایک
- ۱۴.۳k
- ۰۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط