when you get your period part
when you get your period ... part 1
#stray_kids #skz #scenario
( bang chan )
توی این دوران سخت ، سعی میکرد زودتر از سرکار برگرده تا تنها نباشی ، چون روز اول و دوم خیلی درد داشتی ، نمیتونستی راه بری یا حرکت کنی ، ناهار و شام رو خودش درست میکرد
قبل از خواب توی بغلش،یکمی شکمت رو ماساژ میداد تا ، دردش کمتر بشه و راحت و بدون هیچگونه مشکلی بتونی بخوابی .
( lino )
چون توی این دوران اعصابت هم مثل شکمته،بیشتر از قبل حرصت میداد و میخندید،اما در کنار این شوخی هاش خیلی هم نگرانت بود ، قبل از اینکه بیدار بشی واست چیزای شیرین درست میکرد تا دردت کم بشه
بیشتر اوقات توی بغلش لم میدادی و دوتاتون هم به خواسته خودت ، تلوزیون نگاه میکنید.
شب ها قبل از خواب ، از پشت بغلت میکرد سرش رو توی گردنت فرو میبرد و بوسه های ریزی بهش،میکاشت
با صدایی آرومی جمله های عاشقانه مثل " دوستت دارم " "عاشقتم" رو زمزمه میکرد .
( changbin )
توی این دوران همیشه واست چیزای شیرینی میخرید ، چون بخاطر دردت نمیتونستی کار بکنی ، خودش کارای خونه رو میکرد که بیشترش شامل خراب کاری هاش بودند ، برای خندوندنت برات اگیو میرفت و صداش رو نازک میکرد و اداهای چان هیونگش و لینو هیونگش رو درمیاورد ، همیشه قبل از اینکه بخوابی واست کیسه آب گرم حاضر میکرد تا روی شکمت بزاری .
( hyunjin )
چون خیلی در این مورد خجالتی بودی ، تا تقویم رو نگاه نکنه نمیفهمید که درد داری ، سعی میکرد از سرکار زود برگرده تا دست به کار نزنی ، تورو توی بغلش میکشید و هر دقیقه حالت رو میپرسید ، گردنتو میبوسید و عشقی که نسبت بهت داشت رو هی ابراز میکرد .
( jisung )
زیادی درد داشتی و نگرانت میشد،هرموقع که از سرکار برمیگشت زود حالتو میپرسید ، چون خوب بلد نبود آشپزی بکنه ، برات از بیرون غذا های مورد علاقت رو سفارش میداد
واست گیتار میزد ، آهنگ میخوند و همیشه هم از پشت توی رخت خواب بغلت میکرد.
( felix )
از اونجایی که خیلی احساساتیه این پسر،هرموقع که از درد زیاد اشکت درمیومد ، اون هم چشماش اشکی میشد واست غذا میپوخت ؛ لباس میشست و توی اون ۷ روز کل کار های خونه به عهده اون بود.
واست از تیک تاک فیلم های خنده داری میفرستاد و برات اداهای اونارو درمیاورد ، شبا قبل از خواب با صدای دیپش،توی گوشت زمزمه میکرد " خوب بخوابی دختر کوچولوی من "
#stray_kids #skz #scenario
( bang chan )
توی این دوران سخت ، سعی میکرد زودتر از سرکار برگرده تا تنها نباشی ، چون روز اول و دوم خیلی درد داشتی ، نمیتونستی راه بری یا حرکت کنی ، ناهار و شام رو خودش درست میکرد
قبل از خواب توی بغلش،یکمی شکمت رو ماساژ میداد تا ، دردش کمتر بشه و راحت و بدون هیچگونه مشکلی بتونی بخوابی .
( lino )
چون توی این دوران اعصابت هم مثل شکمته،بیشتر از قبل حرصت میداد و میخندید،اما در کنار این شوخی هاش خیلی هم نگرانت بود ، قبل از اینکه بیدار بشی واست چیزای شیرین درست میکرد تا دردت کم بشه
بیشتر اوقات توی بغلش لم میدادی و دوتاتون هم به خواسته خودت ، تلوزیون نگاه میکنید.
شب ها قبل از خواب ، از پشت بغلت میکرد سرش رو توی گردنت فرو میبرد و بوسه های ریزی بهش،میکاشت
با صدایی آرومی جمله های عاشقانه مثل " دوستت دارم " "عاشقتم" رو زمزمه میکرد .
( changbin )
توی این دوران همیشه واست چیزای شیرینی میخرید ، چون بخاطر دردت نمیتونستی کار بکنی ، خودش کارای خونه رو میکرد که بیشترش شامل خراب کاری هاش بودند ، برای خندوندنت برات اگیو میرفت و صداش رو نازک میکرد و اداهای چان هیونگش و لینو هیونگش رو درمیاورد ، همیشه قبل از اینکه بخوابی واست کیسه آب گرم حاضر میکرد تا روی شکمت بزاری .
( hyunjin )
چون خیلی در این مورد خجالتی بودی ، تا تقویم رو نگاه نکنه نمیفهمید که درد داری ، سعی میکرد از سرکار زود برگرده تا دست به کار نزنی ، تورو توی بغلش میکشید و هر دقیقه حالت رو میپرسید ، گردنتو میبوسید و عشقی که نسبت بهت داشت رو هی ابراز میکرد .
( jisung )
زیادی درد داشتی و نگرانت میشد،هرموقع که از سرکار برمیگشت زود حالتو میپرسید ، چون خوب بلد نبود آشپزی بکنه ، برات از بیرون غذا های مورد علاقت رو سفارش میداد
واست گیتار میزد ، آهنگ میخوند و همیشه هم از پشت توی رخت خواب بغلت میکرد.
( felix )
از اونجایی که خیلی احساساتیه این پسر،هرموقع که از درد زیاد اشکت درمیومد ، اون هم چشماش اشکی میشد واست غذا میپوخت ؛ لباس میشست و توی اون ۷ روز کل کار های خونه به عهده اون بود.
واست از تیک تاک فیلم های خنده داری میفرستاد و برات اداهای اونارو درمیاورد ، شبا قبل از خواب با صدای دیپش،توی گوشت زمزمه میکرد " خوب بخوابی دختر کوچولوی من "
- ۱۳.۷k
- ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط