دوست پسر مافیایی

part 51

جونگکوک:چیزه معذرت میخوام

ات دهنش وامونده بود چشماش از حدقه زده بود بیرون

ات:تو...تو حالت خوبه اصلا خودتی

جونگکوک:چیز عجیبی گفتم

ات:نه اصلا به قیافت نمیخوره همیشه اخم مویی حتی موقعی که اذیتم کردی معذرت نخواستی

جونگکوک:پس الان معذرت خواهی میکنم بابت تمام کارهای بدی که در حقت کردم معذرت میخوام و پشیمونم

ات غرق جذابیت جونگکوک بود تا حالا به چشماش دقت نکرده بود دقیقا شبیه دو تا تیله مشکی بودند که برق می‌زدند موقعی که معذرت خواهی میکرد حیلی کیوت شده بود چرا تا الان توجه نکردم(خوار چشمای تو کور بوده تقصیر ما نیست🤷‍♂️)

جونگکوک:ات

جونگکوک:ات ات ات........ با توم

جونگکوک:اتتتتتت جواب بده

ات:چیه چرا داد میزنی

جونگکوک:چند بار صدات کر م نشنیدی

ات:خب برای چی صدا کردی

جونگکوک:امممممم معذرت خواهیم قبول میکنی

ات:نه

جونگکوک:چرا من که

ات:قبوله

جونگکوک:چی شد یعنی دوست دخترم میشی

ات:نه فقط معذرت خواهیت قبول کردم

جونگکوک:اون چی پس

ات:هنوز نه

جونگکوک:ایول (نیشخند)

ویو ات

این چا گوهی بود من خوردم شاید خوشتیب و جذاب باشه ولی نباید اینو میگفتم امان از دست این زبون بی صاحب مونده

ویو جونگکوک

گفتش هنوز پس جای امیدی هست حتی اگه قبول نکرد بزور وارد کار میشم

لایک و کامنت یادتون نره 🎀🙃