ویو کوک

ویو کوک
یونجون : ای جون چه حلال زادس
ات اومدو بعد از احترام گزاشتن سینیو رو میز گزاشتو داش میرف
یونجون: هعی ..ات
ات بش نگا کرد
ات: بله؟
یوتجون: یلحظه بیا اینجا بشین
ات: ولی من کار دارم
یونجون: باشه پس الان بت میگم
ان: بفرمایید
یونجون: تو دختر خیلی خش گل و خوش هیکلی هستی نظرت چیه باهم قرار بزاریمو امشبم یکم با هم خوش بگزرونیم؟
از این حرف یونجون خیلی بدم اومد که ب ات چش داره
جیمین : داری تند میری
بونحون: خب .. ب تو چه
جیمین: خب.. خب چون
کوک.:
جیمین: ات دوست دخترمه و با هم قرار میزلریم
کوک:😳😳😳

یونجون: شوخی خ بی نبود
جیمین: من با تو شوخی دارم ؟
من و ات ب طور مخفی قرار میزاری و وفتی دیدم الان اینطووری بش میگی
خب واقعا نمیتونم طاقت بیارم
و چییزی نگم
یونجون: زد زیاد
یونجون پا شد رف
اتم خشک شده بود
ات : تو ..تو . الان چی بود گفتی
____
خب بسه یا باز بزارم. ؟ ب نظر من که بسه
دیدگاه ها (۶)

ویو ات این چی داره میگه بعد رفتن اون نردک ات: تو . تو .. الا...

کوک ویو بعد رفتن جیمین و ات بد چند دقیقه طاقت نیووردم و پاشد...

ات ویو کوک: ب مهنونا توجه نکن و سرت تو کار خودت باشه وگرنات...

ویو ات صبح بیدار شدم شروع ب کار کردم که ارباب بیدارشد ات: صب...

پارت ۲۸خب خلاصه بگم که جیمین میتونه ات رو نجات بده و همه ی ا...

*وقتی می‌رید برای تولد دوست اونا لباس بخرید و ات هم یه لباس ...

خون آشام من My vampire 🦇 Part 15ات: پدرسگ عنتر بزنم بمیره ای...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط