چه نشسته ای که فنجان دقایقت لبریز

چه نشسته ای که فنجانِ دقایقت لبریز
بی حوصلگی شده و فکرهای بیهوده
به جانِ آرامشت افتاده اند پیاده روهای
این شهر انتظارِ گام های آرام تو را می کشند
و آغوش فراغت ها به روی خستگی های
تو باز است چه کتاب ها که می شود
بخوانی و چه چایی ها که می شود بنوشی
چه نشسته ای که زندگی دارد از دهان می افتد
با همین چیزهای ساده می‌شود شاد بود
و لذت برد از زندگی گاهی باید سادگی را
در آغوش گرفت و آرام شد باور کنیم
که هیچ تجملی آرامش فوق العاده ای
که از بیرون به نظر می‌رسد را ندارد.

#عصرتون_دوستداشتنی💛
دیدگاه ها (۰)

آنچنان جای گرفتیتو به چشم و دلِ منکه به خوبانِ دو عالمنظری ن...

🥀عمیقا به خاطر از دست دادن 🥀خواهر عزیز و دوست‌داشتنی ات 🥀متأ...

در زندگی ما سه دسته آدم وجود داره که مثلِ عضوهای درخت هستند ...

هوای دل بارانی ستکوچه ای میخواهم برایقدم زدنهای دو نفرهپشت پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط