تهی بود و نسیمی

تهی بود و نسیمی‌.
سیاهی بود و ستاره ای


هستی بود و زمزمه ای‌.
لب بود و نیایشی‌.
«من» بود و «تو» یی‌:
نماز و محرابی‌.

#سهراب
دیدگاه ها (۱)

دلخوشم با نفسیحبه ‌ی قندیچاییصحبت اهل دلیفارغ از همهمه‌ ی دن...

جمعه‌ها شرح دلم یک غزل کوتاه استکه ردیفش همه«دلتنگ توام» می ...

عشق خیلی خنده دار است خیلی هم گریه دارد عشق یا هست یا نیست !...

مثل بال حشره وزن سحر رامیدانممثل یک گلدان،میدهم گوش به موسیق...

تو ستاره ای هستی که من هر شب دنبالشم✨✨

شب مانند پرده سیاهیکل شهر را گرفته است .قلمی بردار و فردایت ...

#مهستی ای بسته کتاب مهربانی🎶ای رفته به کوی بی نشانیای لعل لب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط