P
P⁸
- ببخشید آقایی کیم ولی میشه منو تهیونگ چند روز باهم نامزد باشیم
پ،ت: چرا شما که همدیگه رو میشناسید
- بله میشناسیم ولی شاید تغیراتی کرده باشیم زیاد نه فقط یک هفته
پ،ت: باشه تهیونگ تو مشکلی نداری
+ نه باهاش مشکلی ندارم
م،ت: پس فردا جشن نامزدی میگریم خوبه دخترم
- بله خوبه
فردا صبح
ساعت ۶ صبح
بیدار شدم هنوز هم تو فکر حرف دیشب هستم یعنی ممکنه دیگه منو دوست نداشته باشه آه تینا این چه فکری آخه پاشو برو حمام شب نامزدی تو و تهیونگ باشو دختر
رفتم حمام و روتین پوستی انجام دادم بعد که آمدم بیرون لباس پوشیدم در زده شد
- بیا تو
+ میتونم بیام
یا خدا تهیونگه که
- آره بیا تو
+ آماده ای باید ببرمت آرایشگاه
- آره ولی من هنوز صبحانه نخوردم
+ میرم بیرون میخوریم منم نخوردم
- باشه پس بزار لباس بیرونی بپوشم بیام
+ لباس گرم بپوش دوست ندارم زنم توی مراسم بی حال به نظر بیاد
- باشه دیگه برو بیرون
تهیونگ بدون هیچ حرفی با سردی کامل از اتاق خارج شد
رفتم از اتاق بیرون
مامان: عزیزم تهیونگ بیرون منتظر برو دیگه شب میبینمت
- باشه مامان خوشگلم جیمین و بابا کجان
مامان : جیمین که توی اتاقشه بابات هم رفته بیرون برو دیگه دختر شوهرت وایساده برو
- باشه مامان رفتم
رفتم بیرون دیدم داره با تلفن حرف میزد به ماشین تکیه داده بود وای خدا یعنی این شوهر منه وای خدا
- من آمدم
+ باشه من دیگه باید برم بهت زنگ میزنم عزیزم خداحافظ
عزیزم به کی بود
- با کی حرف میزدی
+ فکر نکنم بهت تو مربوط باشه
- چرا مربوطه من زنتم
+ هنوز زنم نیستی فهمیدی الانم برو تو ماشین دیر میشه
با این حرفش بغضم گرفت دیگه داشتم از اینکه منو دوست نداره مطمئن میشدم
ویو تهیونگ
خاک بر سرت تهیونگ چرا باهاش اینجوری حرف زدی مرد حسابی مثلاً کار خودته نقشه خودتو داری بهم میزنی فکر کنم بغض کرده چیکار کنم از دلش در بیارم آخه الان وقت زنگ زدن بود جینی وای الان فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم البته به خوبه میفهمم دوستم داره یانه
- ببخشید آقایی کیم ولی میشه منو تهیونگ چند روز باهم نامزد باشیم
پ،ت: چرا شما که همدیگه رو میشناسید
- بله میشناسیم ولی شاید تغیراتی کرده باشیم زیاد نه فقط یک هفته
پ،ت: باشه تهیونگ تو مشکلی نداری
+ نه باهاش مشکلی ندارم
م،ت: پس فردا جشن نامزدی میگریم خوبه دخترم
- بله خوبه
فردا صبح
ساعت ۶ صبح
بیدار شدم هنوز هم تو فکر حرف دیشب هستم یعنی ممکنه دیگه منو دوست نداشته باشه آه تینا این چه فکری آخه پاشو برو حمام شب نامزدی تو و تهیونگ باشو دختر
رفتم حمام و روتین پوستی انجام دادم بعد که آمدم بیرون لباس پوشیدم در زده شد
- بیا تو
+ میتونم بیام
یا خدا تهیونگه که
- آره بیا تو
+ آماده ای باید ببرمت آرایشگاه
- آره ولی من هنوز صبحانه نخوردم
+ میرم بیرون میخوریم منم نخوردم
- باشه پس بزار لباس بیرونی بپوشم بیام
+ لباس گرم بپوش دوست ندارم زنم توی مراسم بی حال به نظر بیاد
- باشه دیگه برو بیرون
تهیونگ بدون هیچ حرفی با سردی کامل از اتاق خارج شد
رفتم از اتاق بیرون
مامان: عزیزم تهیونگ بیرون منتظر برو دیگه شب میبینمت
- باشه مامان خوشگلم جیمین و بابا کجان
مامان : جیمین که توی اتاقشه بابات هم رفته بیرون برو دیگه دختر شوهرت وایساده برو
- باشه مامان رفتم
رفتم بیرون دیدم داره با تلفن حرف میزد به ماشین تکیه داده بود وای خدا یعنی این شوهر منه وای خدا
- من آمدم
+ باشه من دیگه باید برم بهت زنگ میزنم عزیزم خداحافظ
عزیزم به کی بود
- با کی حرف میزدی
+ فکر نکنم بهت تو مربوط باشه
- چرا مربوطه من زنتم
+ هنوز زنم نیستی فهمیدی الانم برو تو ماشین دیر میشه
با این حرفش بغضم گرفت دیگه داشتم از اینکه منو دوست نداره مطمئن میشدم
ویو تهیونگ
خاک بر سرت تهیونگ چرا باهاش اینجوری حرف زدی مرد حسابی مثلاً کار خودته نقشه خودتو داری بهم میزنی فکر کنم بغض کرده چیکار کنم از دلش در بیارم آخه الان وقت زنگ زدن بود جینی وای الان فکر میکنه دارم بهش خیانت میکنم البته به خوبه میفهمم دوستم داره یانه
- ۱۱.۷k
- ۳۰ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط