عشق تصادفی ! پارت 2 آخر

تکپارتی

نگاهی بهش کردم،دوید و رفت و وارد یه دبیرستان شد
به اسمش نگاه کردم، (دبیرستان گانگام)
[یه چیزی از خودم دراوردم]
بهش می‌خورد همسن من یا نزدیک به سن من باشه
بعد یه چیزی یادم افتاد
درسته،دوست صمیمیم یونجی گفته بود مدرسه اسمش گانگنامه
پس یعنی با پسره تو یه مدرسس؟
تو همین افکار بودم که یاد یه چیزی افتادم...دستمو داخل جیبم‌گذاشتم ولی گوشیمو حس نکردم!خیلی ترسیدم که گوشیم کجاست
برگشتم به همون جا که با اون پسره یه هم خوردیم کل اطرافو گشتم ولی گوشیم نبود

پس همونجا نشستم و توی افکار خودم غرق شدم و اصلا متوجه زمان نشدم از بس به اون پسر فکر کردم که تا به خودم اومدم مدرسشون تموم شده بود

تصمیم گرفتم برم خونه که با صدایی که شنیدم برگشتم..اون پسره..صدای خودش بود..که داد میزد یلحظه وایسا....
سرمو برگردوندم و همون پسر بوو که رو به روم وایساد و لبخندی زد
《بابت اتفاق صبح معذرت میخوام،اوه راستی گوشیتون رو اشتباهی همراه کتابام برداشتم..بازم متاسفم بفرمایید》

و گوشیو سمتم گرفت و بهم داد و رفت

که متوجه کاغذ روی گوشی شدم یه شماره روش نوشته بود:
"بازم متاسفم فقط خواستم بگم این شماره منه اگه بخوای امروز باهم بیشتر آشنا بشیم"

پایان💕

[میدونم بد شده گیلیگیلی]
دیدگاه ها (۲)

سلاممم من برگشتممم

عشق تصادفی ! پارت 1

ناشناسمون💘

✨وکالت عشق✨#part5ویو ا.ت✨🎀دادگاه شروع شد با جونگکوک رفتیم دا...

بهترین رقیب منپارت ۲اِ.... اِ.... اِ اون همون پسره ( جیمین) ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط